ته ته : کجایی
کوکی : چی
ته ته : خونه نیستی
کوکی : .........
ته ته : برگرد خونه احمق
کوکی : نه
ته ته : چرا
کوکی : نمی خوام
ته ته : لطفاً
کوکی : بای
YOU ARE READING
Therapy | Vkook
Fanfiction[تمام شده] دو پسر... با روح هایی خسته...اما از یک جنس! در جستجوی آرامش... درِ قلبشون رو با کلید عشق به روی هم باز می کنن... آیا این عشق ابدیِ؟!... _مقدمه بالا نوشته مترجم است! _ آپ شده در چنل purplewhale_fic@ _ترجمه شده و تمامی حقوق آن متعلق به نو...