The beginning

645 86 73
                                    

+دستات رو تکون نمیدی هری
با لحن محکمی گفت و با نوازش پوست سفید پسر، بازو هاش رو به سمت بالا هدایت کرد و با ملایمت بست.

بدنش رو از روی هری بلند کرد و پاهاش رو دو طرف کمرش گذاشت، با نوک انگشتش شروع به بازی کردن با لب های سرخ پسر کرد. انگشتاش رو روی لب هری کشید و با دقت به واکنشای بدنش خیره شد
جوری که حرکت انگشتای لویی رو دنبال میکرد و لب هاش روی پوست لویی باز و بسته میشدن. دستش رو جدا کرد و اینبار با پشت دست گردن پسر رو نوازش کرد

نفس های هری زیرش تند شد، انگشت های دستش به دستبند چنگ زدن و کف پاش رو از استرس روی تخت کشید.

+تو زیبایی هری، خیلی زیبا...
ولی رد مالکیت من زیباییتو بیشتر میکنه. هوم؟
من با تو چیکار کنم سوییت هارت؟
همونطوری که از بالا به هری نگاه می کرد گفت

هری میدونست نباید حرف بزنه، نه تا زمانی که جمله ی "اجازه داری حرف بزنی" رو از زبون معشوقه ی ناشناسش بشنوه.

لب هاش رو چند بار تکون داد تا به لویی بفهمونه میخواد حرف بزنه و بعد لب پایینش رو اروم گاز گرفت
مردی که روش بود لبخند زد و با نوک انگشت شصتش اروم گوشه ی لب هری رو نوازش کرد

+اوه انجل، من به خودم به خاطر داشتنت افتخار میکنم!
گفت و خم شد یک بار محکم لب های پسر رو تو دهنش کشید.
دوباره به حالت قبل برگشت.
+میتونی حرف بزنی!
دستور داد

هری آب دهنشو با استرس قورت داد.
-کی میتونم ببینمتون؟

————————-

هری پسر کوچیک یکی از وزرای کشوره ولی یه شب وقتی با صورت خودشو روی تختش میندازه دستاش از پشت بسته میشه و یه صدا کنار گوشش شروع به صحبت می‌کنه.
هری تو دست های اون مرد ناشناس شل میشه و خودشو میسپره به دست اون بدون اینکه صورتش رو ببینه.

هری نمیدونه لویی چجوری وارد عمارتشون شده!
هری نمیدونه اون مرد کیه!
چیکار میکنه!
فقط می‌دونه که قلبش مال اون شده و میخواد که مال اون باشه
و برای این باید بهای ندیدنش رو بپذیره.

ایده ی اولیه از چنل gay_syndrome 🐳

کاور از kimo_blue ❄️

💜

سلام قشنگا
امیدوارم روزاتون خوب بگذره
خب حرف زیادی ندارم که الان بزنم

امیدوارم از ایده اولیه خوشتون اومده باشه، ممنون که این داستان برای خوندن انتخاب کردید

راجب زمان آپ، نمیتونم قولی بدم چون یکم وقت ازادم کمه ولی همه سعی ام رو می کنم تا هفته ای یه پارت داشته باشیم.

یه سری چیز ها رو هم راجب سیاست بریتانیا براتون میذارم که بخونید، داستان رو بهتر درک می کنید
اطلاعاتی که بهتون میدم کلیه، بعضی قسمتارو اسکیپ کردم و سعی کردم با زبون عامیانه توضیح بدم

و خب در نهایت من شخص حرفه ای توی سیاست نیستم و این اولین نوشته طولانیمه پس اگه خطایی چیزی بود بهم بگید.

💜

مجلس انگلیس به طور کلی از دو مجلس عیان و عوام تشکیل میشه. مجلس عوام اشخاصی هستن که توسط مردم انتخاب میشن و نخست وزیر که شخص اول کشور برای قانون گذاری هست و (در اکثر مواقع) کابینه دولت و وزرا از همین مجلس (عوام) انتخاب میشن.

مجلس عیان شامل اشخاص بلند پایه، افراد سلطنتی و لرد ها میشن که توسط مردم انتخاب نمیشن.
مجلس عیان زیر مجموعه مجلس عوام به حساب میاد.

نفوذ مجلس عیان (لرد ها) به طور کلی خیلی محدوده و بیشتر تصمیم گیری ها توسط نخست وزیر و مجلس عوام صورت می گیره

نماینده های مجلس از امتیاز های ویژه ای برخوردارن که یکی از اون ها اینه بغیر از جرم‌های خیانت ملی، جنایت یا نقض اصول صلح، نماینده ها از بازداشت در سایر جرم‌ها مصونیت دارند، این مصونیت در مدت برگزاری جلسه مجلس و ۴۰ روز قبل و بعد از اون اعتبار داره.

مجلس در ساختمان پارلمان واقع در کاخ وست مینستر برگذار میشه (همون برج ساعت معروف) و ملکه هم ریاست مجلس رو به عهده داره که این مقام تشریفاتیه

به طور کلی در سیاست اکثر کشورا دو گروه بیشترین نقش رو دارن که به اسمای محافظه کار(راست میانه) و دموکرات(چپ میانه) شناخته میشن

محافظه کار ها اکثرا کسایی هستن که مخالف تغییراتن، وطن پرستن و مخالف مهاجر ها و برابری برای اقلیت ها هستن

حزب دموکرات میشن به اصطلاح همون حزب روشن فکر، حزبی که اکثرا جوونا طرفدارشن و خودشون رو با تغییرات جامعه وفق میدن

گرچه توی انگلیس توی اوایل قرن بیستم آرای حزب لیبرال دموکرات به شدت پایین اومد و از اون به بعد حزب کارگر رقیب اصلی حزب محافظه کاره.
حزب محافظه کار طولانی ترین و قوی ترین حزب حاکم بر انگلستانه.

———————-

TPWK💗

Modern fairytale(l.s)Where stories live. Discover now