+ سیرم
از روی صندلیش بلند شد چنگی به لباسش زدم و سمت خودم کشیدمش
روی پاهام پرت شد و هینی کشید
+ هییییی
دستمو دور کمرش حلقه کردم با دست دیگه ام ماسک روی صورتش در اوردم
با دیدن کبودی کنار لبش انگار یه سطل اب جوش روی سرم ریخته باشن
کی این بلا سر صورت قشنگش اورده بود
_ اخم نکن ، ببخشید
+ چیو ببخشم تهیونگ
به ماسک توی دستم خیره شد اروم گوشه لبش دندون گرفت
+ تو چشمام نگاه کن تهیونگ نه دستم
با تردید چشماشو بالا اورد با دیدن حلقه اشک توی چشماش نفس عمیقی کشیدم محکم بغلش کردم
_ کی جرئت کرده روت دست بلند کنه؟ دستشو از کتف قطع کنم؟ هوم؟
YOU ARE READING
Yugen |KookV|
Teen Fictionچت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های...