ساعت 4:12 صبح
کوک: وارد خونه میشه کاپشن چرم مشکی رنگش رو پرت میکنه کنار در
یونگی: تا الان کجا بودی؟
کوک: با دوستام بیرون بودم
یونگی: باز با اون دوستای عوضیت بودی صدبار نگفتم خوشم نمیاد با اونا در ارتباط باشی؟
کوک: هیونگ بیخیال
یونگی: اونا ادمای قابل اعتمادی نیستن کوک تورو تو دردسر میندازن
کوک: هیونگ میشه بعدا حرف بزنیم من واقعا خسته ام
یونگی: هروقت میخوام باهات حرف بزنم خسته ای
کوک: جین هیونگ خوابیده؟
یونگی: هنوز نیومده خونه
کوک: بازم درگیر پرونده هاشه!
یونگی: جز این چیز دیگه ای میتونه باشه؟ :/
کوک: هیونگ تو چرا نخوابیدی
یونگی: منتظر شما دوتا بودم
کوک: خودتو خسته نکن میدونی که جین اومدنش مشخص نیست
یونگی: توام دست کمی ازش نداری
کوک: خب تو چرا هیچ کاری؟ نمیکنی فقط بلدی بشینی خونه غر بزنی؟
یونگی: چی گفتی؟؟؟
کوک: هیچ غلط کردم ببخشید
یونگی: نه وایسا ببینم چی گفتی
یونگی: میگم وایسا خرگوش کوچولو حق نداری فرار کنی
کوک: به سمت اتاقش میدوعه و بلافاصله درو میبنده
یونگی: بلخره که از اون اتاق لعنتی میای بیرون بچه خرگوش
+++++++
جین: سلام، پسرا! کسی خونه نیست؟
یونگی: بلخره پیدات شد
جین: خودت که میدونی چقدر کار دارم هیونگ
یونگی: اره تو همیشه کار داری و برای خانوادت وقت نداری
جین: نه اینطور نیست....
یونگی: بیخیال
جین: کوکی کجاست
یونگی: صبح اومد یکم استراحت کرد غذا خورد و دباره رفت گورشو گم کرد
جین: بیخیال هیونگ زیاد بهش گیر نده
یونگی: پوووف، بیا بشین برات یه چیزی بیارم بخوری زیاد کار کردی حتمن گشنته
جین: اره ممنون هیونگ این پرونده جدیدم خیلی پیچیده و خسته کنندس
یونگی: موضوعش چیه
جین: درمورد یه پسر جوونه که تو کار قاچاق مواد مخدره و چندتا موضوع قتل هم هست اما مدرکی نیست که ثابت کنه کار اونه
YOU ARE READING
𝑀𝑖𝑆𝑆𝑖𝑁𝐺~ Jin Namjoon Namjin جین نامجون نامجین
Fanfictionکاپل اصلی: نامجین کاپل های فرعی: کوکمین سپ ویکوک ژانر: مافیایی درام شخصیت های اصلی: جین - سن 23 نامجون - سن 25 شوگا - سن 24 جونگکوک - سن 20 خلاصه: جین یه پلیسه که با دوتا برادراش (جونگکوک و شوگا) زندگی میکنه. که یک روز مسعولیت یه پرونده سنگین بهش د...