" 𝐅𝐢𝐱 𝐢𝐭 "

132 37 36
                                    

جونگکوک تقریبا هیجان زده شد. اون میخواست که ومپایر بی روح و سرد رو تحت کنترل خودش ذوب کنه. صرفا برای قدرتش بهش نیاز داشت. کوک به تازگی متوجه قدرت V شده بود و مطمئن بود که به چنین چیزی نیاز پیدا میکنه و به کارش میاد.

" پس بهم علاقه داری... هوم؟ "جونگکوک با ریشخند گفت.

"خیلی ذوق نکن آدمیزاد، من هنوز کاملاً از نژاد شما انسان ها متنفرم."

"میتونیم با هم معامله کنیم عزرائیل."

تهیونگ به چشماش نگاه کرد. " دیگه هیچوقت منو اینجوری صدا نکن."

"من هر جور که دلم بخواد صدات میکنم" جونگکوک از لای دندون هاش حرفشو زد تا خوش آشامو کاملا روشن کنه. اون هیچوقت به کسی گوش نمیداد و تهیونگ هم از این قاعده مستثنی نبود.

"من یه شماره ی مخصوص دارم تا باهاش صدام بزنی، همچین خواسته ای زیادیه؟"

" خنده داره. نه، مشکلی نیست. از اونجایی که تو از من متنفری باید بهم حق بدی که عزرائیل صدات کنم. "

تهیونگ چشماشو چرخوند، اون به وضوح عصبانی و تحریکش کرده بود.

"من رو V صدا کن."

*چه تصادفی...به هر حال من قبلا تو ذهنم V صدات زدم.

"اون شکلی فایده ای نداره، میدونی که من میتونم فکراتو بخونم"

*خب پس، زانو بزن.

"نُچ"

"تا وقتی که روی پاهات زانو نزنی نمیتونیم باهم معامله کنیم." بالاخره جونگکوک به حرف اومد.

" چرا خب؟ "

"تو دربرابرمن زانو میزنی. منم در ازاش بهت خون میدم، درضمن میتونی از این جا بیای بیرون تا ازم مواظبت کنی."

"و این یعنی چی؟"

"خب خودت گفتی که نگهبانای من بی فایدن، یعنی اینکه بهت نیاز دارم."

تهیونگ همونطور که داشت دور پسر قدم میزد، نیشخند زد.

"ولی من میتونم بهت آسیب بزنم."

جونگکوک کلافه شد. چنین پیشنهاد بزرگی رو داده بود و در عوضش فقط بی احترامی گیرش اومد. اون آدم صبوری نبود و دیگه اهمیت چندانی به گیر آوردن کمک خون آشام نمیداد.

"تو باید بهم احترام بذاری!! یالا زانو بزن."

"پادشاه من...تو فقط یه پسر بچه ای!"

جونگکوک تمام خشمشو با سیلی ای که رو صورت تهیونگ زد خالی کرد.

خون آشام دست جونگکوک رو گرفت، بازوش رو به عقب خم کرد و به دیوار چسبوندش. بهش خیره شد.

"من رفتارتو دوست ندارم شاهزاده کوچولو، باید خودتو اصلاح کنی!"

"فکر میکنی کدوم خری هستی که در مورد من نظر میدی!! میتونم به راحتی دستور بدم تا اعدامت کنن.!"

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Mar 22, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

I Demand It | Taekook (Persian translation)Where stories live. Discover now