"میتونی با من زندگی کنی."
"من خوبم جین، نمیخوام تهیونگو تنها بذارم."
"ولی تراپیست گفت این برای سلامَت-"
"اون نظر خودش بود...و این انتخاب منه!"
"جونگ ک-"
"خداحافط جین."
راه افتادم. هوای سرد به صورتم میخورد؛ نفس کشیدن برام سخت و دردناک شده بود. ولی چی دردناک تر از اینه که بهترین دوست و همچنین کراشت تو رو به خاطر یکی ديگه نادیده بگیره؟
KAMU SEDANG MEMBACA
Attention | Taekook (Persian Translation)
Cerita Pendekکیم تهیونگ و جئون جونگکوک بهترین دوستای هم بودن اما بعدا احساس پسر جوون تر تغییر میکنه و شکل دیگه ای میگیره. کیم تهیونگ با شخصی به صورت آنلاین آشنا میشه و شروع به قطع رابطه با هر کسی که اطرافش بود میکنه. جئون جونگ کوک، دل شکسته و آسیب دیده، به شدت ب...