در زبان بومی های استرالیایی کلمه ای هست که معنیش توصیف جالبی داره "Ukiyo" یعنی زندگی در لحظه،
فارغ ازمشکلاتی که داری و فراموشیه هر اتقاق بدی.
همه ما گاهی نیاز داریم Ukiyo mode خودمون رو فعال کنیم!هوم؟-جئون جونگکوک
❥───────────⋆⊰
دوروز گذشته و الان امگای سلطنتی داره ساعتو نگاه میکنه...
ساعت ۶ صبحه....
جونگکوک آرزو میکرد کاش راه فراری از دیدن اون آلفای چشم طلاییه وحشی،داشت
یه ضرب از روی تخت بلند شدو جلوی آیینه رفت و تو چشم های مشکی خودش خیره شد
+جئون جونگکوک! تو تنها چیزی هستی که من تو این دنیا دارم!تو موفق ،قوی ،زیبا و باهوشی!
+تو کلی سختی کشیدی تا به اینجا رسیدی!باید جایگاهتو حفظ کنی!
+دوروز بهت اجازه دادم بشینی وبابت اتفاقایی که افتاده بود بترسی و نگران باشی اما الان...خودتو جمع و جور میکنی!
+به چپت که آدم خطرناکیه!به چپت که تهدیدت کرده!
به چپت که قدرت و نفوز داره!!+کونتو تکون میدی ومیریم تا ساعت ۷ میدوعیم ! وقتی برگشتی اگه این قیافه بدبختو داشته باشی پارت میکنم!
بله این صدای امگا بود که داشت به خودش انگیزه میداد !
لباس های ورزشی پوشید و اروم جوری که هیونگاش بیدار نشن در اتاقشو باز کرد اما...
اونا زودتر ازش لباس پوشیده بودن و جلوی در بودن!
جین با دیدن کوک غر زد:همیشه ۶ میرفتیم الان ۶و ربعه !بدو !
جونگکوک فقط تونست پوکر به هیونگاش نگاه کنه که درو باز میکنن و میرن بیرون !
کوک قدم هاشو تند تر کرد که بهشون برسه...اونا عادت داشتند صبح ها مثل این برن و توی پارک کنار دریاچه مصنوعی شهر ورزش کنن یا یه ماراتن کوچیک باهم بدن اما مگه اونا همیشه با غر غر توسط کوک بیدار نمیشدن؟امروز معجزه شده؟!
۴۵ دقیقه گذشته بودو الان جلوی در خونه بودن،امگای سلطنتی رمز درو وارد کرد تا هیونگاش وارد بشن اما هنوز یه قدم تو نرفته بود که دوتا جسم سنگین مثل کوالا آویزونش شدن!
+خدای من!الان نصف میشم!!
کوک نالیدجین سرشو توی بغل جونگکوک فشار داد و گفت:فکر کردی هیونگات نمیفهمن از وقتی برگشتیم عین خر شرک نشستی تو اتاقت منتظر اژدهاتی؟؟
هوبی هم از پشت خوشو به شونه های کوک فشار دادو گفت:هر اتفاقی بیافته برای کوکی کوچولوی زشته ما بیافته میدونه که میتونه به هیونگاش تکیه کنه نه؟؟ما دوست نداریم اینجوری دپرس باشی!
![](https://img.wattpad.com/cover/305619989-288-k419425.jpg)
YOU ARE READING
𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐃𝐢𝐚𝐦𝐨𝐧𝐝 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴
Werewolf[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میا...