Chapter 8 : "نقابِ دیوانگی"

149 35 39
                                    

Ella's view

ادامه گفت و گوی اعضا شاخه سلاح گرم:

مردی که رو به روم نشسته بود عینکش رو از روی چشماش برداشت و برای اینکه بحث رو عوض کنه دستش رو به سمتم دراز کرد : من کوآن دو یون هستم ( دستش رو به آرومی فشردم ) اِلا شی اهل کجایی؟

+ اهلِ ایتالیا‌‌....

# خیلی خوب کره ای حرف میزنی

+ مدت زیادیه که تو کره زندگی میکنم برای همینه

بعد از کمی گفت و گوی نچندان دوستانه با اعضای جدید، انگار که فرصت خوبی پیدا کرده باشن، شروع به گپ و گفت های روزمره کردن :

# دوشیکااا از دوست دخترت چخبر؟

¥ هعییی کات کردیم ..(در حالی که دستاش رو به دو طرف تکون میداد و با لحن ساتوری حرف می‌زد)... کنار اومدن با دخترا از هرچیزی تو دنیا سخت تره..

همین حرفش مصادف شد با برگشتن صورت ها به طرف من، شاید یکی از علل واکنش های عجیب شون بابت این بود که تاحالا هیچ زنی تو دژ آنسی کار نمی‌کرد و طبیعتاً حضور من اونجا باعث میشد جو سنگینی حاکم بشه

برخلاف چند دقیقه قبل نقاب خشک و جدیم رو کنار زدم و...
+ راحت باشین ... من دیگه عادت کردم ... به من توجه نکنید

دوشیک برای اینکه سکوت ایجاد شده رو بشکنه و حرفش رو ماسمالی کنه گفت : آره بابا ... اِلا دیگه یکی از ماست... مگه نه ؟؟

درجواب چشمکی نثارش کردم و لایکی بهش نشون دادم

قیافه متفکری به خودش گرفت و آروم گفت: فکر میکنین رئیس کیم چندتا دوست دختر داره؟؟؟؟

رئیس کیم ؟!!!
گوشام تیز شد ...
کی فکرش رو میکرد مردا هم به این موضوعات علاقه نشون بدم فکر میکردم مردان ته دانهان خفن تر از اینا باشن که خوشبختانه یا متأسفانه همه تصوراتم فرو ریخت

بهترین اطلاعات همون اطلاعاتی هستند که هیچ جا نوشته نشدن و تو گفت و گو های روزمره افراد رد و بدل میشن .‌.
من باید اعضا رو میشناختم تا بتونم راه نفوذی پیدا کنم ...
اخلاق، رفتار، علاقه ها و سلیقه هاشون ... این طور راحت تر میشد کاری که به خاطرش پا به ته دانهان گذاشتم رو انجام بدم

بحث که به رئیس کیم رسید همه سراشون رو نزدیک کردن و به حالت پچ پچ صحبت کردن..

مردی که چند دقیقه پیش به من تیکه انداخته بود به حرف اومد: اندازه موهای سرت !!! اون از هر جهت کامل و بی نقصه... همه دخترا براش سرو دست میشکونن

دوشیک لب و لوچه اشو آویزون کرد و : واقعا بهش حسودیم میشه ... با اینکه ما هیچ کدومشون رو ندیدیم ولی میتونم بگم حتما خیلی جذاب و سکسی ان

(شاخکام تیز شد اونا افرادش بودن چطوره که دوست دختراش رو ندیدن یعنی تا این حد محافظه کاره )

CRIME SCENE DO NOT CROSS Where stories live. Discover now