CRIME SCENE DO NOT CROSS

Chapter26:"بیست و یکم"

Ella's view

_ {아무것도 생각하지 마
به هیچ چیز فکر نکن
넌 아무 말도 꺼내지도 마
هیچ چیزی نگو، حتی یک کلمه
그냥 내게 웃어줘
فقط برام لبخند بزن
난 아직도 믿기지가 않아
هنوزم نمیتونم اینو باور کنم
이 모든 게 다 꿈인 것 같아
همه چیز مثل رویا میمونه
사라지려 하지마
سعی نکن ناپدید شی
Is it true? Is it true?
آیا این واقعیه؟ آیا این واقعیه؟}

بووم ...
بوووووم...
بووووووووم....
این تپش های محکم توی سینه ام
چه معنی ای داره ؟

_{You, you
تو .. تو
너무 아름다워 두려워
اونقدر زیبایی که من میترسم
Untrue, untrue
حقیقت نداره، حقیقت نداره
You, you, you
تو ...  تو ... تو
곁에 머물러줄래
پیشم میمونی؟
내게 약속해줄래
بهم قول میدی؟
손 대면 날아갈까 부서질까
میترسم بهت دست بزنم و بشکنی، پرواز کنی و بری
겁나 겁나 겁나
من از این میترسم، می ترسم
시간을 멈출래
زمانو نگه میداری؟
이 순간이 지나면
اگه این لحظه بگذره
없었던 일이 될까 널 잃을까
تو پرواز کنی و بری
겁나 겁나 겁나
من از این میترسم، می ترسم
Butterfly, like a butterfly
پروانه، مثل یه پروانه
마치 butterfly, bu-butterfly 처럼
شبیه پروانه، فقط شبیه یک پروانه}

خیره به لبهایی مونده بودم  که ترانه ها ازش جون می‌گرفتن ...

این مرد ...
همون رییس سنگدلیه که من میشناسم  ؟
این صدای گرم
این حنجره بوسیدنی
حتماً دارم خواب میبینم!

چطوره که با دیدن همه ی بی رحمی ها و تاریکی های توی زندگیت ازت متنفر نمیشم ..
و برعکس...
بیشتر به سمتت کشیده میشم

نکنه این همونیه که میگن:
زمانی یه اهریمن دیگه اهریمن نیست، که  شروع به دوست داشتنش بکنی !

یعنی ممکنه من ؟!...
نــــ‍ـه ...
نــــــــــه ..
من عاشق نمیشم ...
من  عاشق کسی که مقابلش ایستادم نمیشم ...
اصلا اجازه این کار رو ندارم

فــــــــــرار کـــــــــــــــن
قلبت روی محکم توی مشت بگیرو فرار کن اِلا

مثل تسخیر شده ها از لبه آلاچیق پایین پریدم
آب تا زانو هام بالا اومده بود
من به سردی این آب احتیاج داشتم تا جلوی احساسات مسخره و زودگذرم رو بگیره ...

با تعجب به منی که یکدفعه ای توی آب پریده بودم نگاه کرد ...

کفشهام رو توی دستم گرفتم و تند تند گفتم:
دیگه داره دیر میشه.. بهتره سریع برگردیم ..

چرخیدم تا هرچه سریعتر در برم ..
اما...
بازوم رو نگه داشت و مانعم شد  ..
آروم توی آب اومد و منو به سمت خودش چرخوند ..
کنجکاو  به چشمای کشیده اش نگاه کردم

کتش رو ازتنش درآورد و روی شونه هام انداخت ...

بوووووم
بووووووووم
بووووووووووم