10_Contract

711 179 280
                                    


هی بچز🙌

لطفا ووت و کامنت فراموش نشه💛

●○●○●○●○●○●○●○

صدای کوبیده شدن کف پای مرد روی زمین توی اتاق می‌پیچید و اخم پررنگ شکل گرفته روی پیشونیش اجازه حرف زدن به لیام نمیداد.

هری عصبانی، واقعا ترسناک بود و لیام اصلا دلش نمیخواست مورد خشمش قرار بگیره.

وجود چسب زخم روی گردنش و نگاه پایین افتاده لویی عمق فاجعه رو نشون میداد و لیام فقط به اون دوتا گوی طلایی فکر میکرد.

تصور مکیده شدن خونش توسط زین هنوزم میتونست باعث تحریک شدنش بشه و از چیزی که توی ذهنش ساخته بود، لذت بخش تر بود!

هز_زین داره مجبورم میکنه به سازمان گزارش بدم!

نگاه لویی با بهت بالا اومد، تکیشو از مبل گرفت و به جلو خم شد. قطعا معرفی کردن زین به سازمانی که دنبالش میگشتن وحشتناک ترین کار در حق برادرش بود.

لو_هری! هیچ میفهمی چی میگی؟ اگه تو نگران لیامی منم نگران زینم!

جنگل‌های غرق شده توی اتیش هری مستقیم دریای متلاطم لویی رو نشونه گرفتن و دسته چوبی مبل رو بین انگشتاش از خشم فشرد.

هز_اون کسی که بخاطر کارای زین ممکنه بمیره لیامه!

لو_زینم اگه خون لیام بهش نرسه میمیره!

نفس کلافه ای از بین لبای لیام بیرون پرید و سرش رو بین دستاش گرفت و فشرد. همه چی دور محور خودش و زین میگذشت و عجیب بود اگه میگفت از کنارهم قرار گرفتن اسمشون لذت میبرد.

صدای پوزخند هری بلند شد و لحظه ای بعد صدای تمسخر امیزش توی سالن پخش شد.

_بهم بگو لویی، زین چندساله که داره زندگی میکنه؟!

سکوت کوتاهی بینشون ایجاد شد و لیام منتظر جواب لویی پلکاش رو روی هم گذاشت.

_567 سال..

با شنیدن صدای زمزمه مانند لویی، چشمای لیام گرد شد و سرش رو به شدت بالا اورد. نگاه ناباورش رو بین اونا چرخوند و گمان کرد که حتما اشتباه شنیده.

ظاهر جذاب و جوون زین اصلا به کسی که ۵ قرن زندگی کرده نمیخورد. فکر اینکه اون مرد انقدر پیره باعث میشد به عقلش شک کنه و به کل ومپایر بودن زین رو از یاد ببره!

پوست لبشو زیر دندون کشید و با استرس از بحث پیش اومده مشغول جویدنش شد.

هز_و لیام ۲۳ سال زندگی کرده و بیشتر از زین حق زندگی داره!

لبخند تلخی روی لبای لویی شکل گرفت و به صورت جدی هری که از قصد به صورتش نگاه نمیکرد خیره شد.
خیلی خوب میدونست هری در برابرش ضعف داره و توی موقعیتای حساس هرجایی رو نگاه میکنه جز چشمای لویی.

I'm Fucking GodWhere stories live. Discover now