12.☘︎

721 75 7
                                    

رز رو صدا کرد
رز داخل شد و گفت بله ارباب کیم
تهیونگ جلو رفت و در گوشی به رز گفت امروز
قراره جانگ بیاد می دونی که کوک نباید باشه
بهش چندتا چیز بگو و برای ۱ساعت دست به سرش کن
اگه کارتو خوب انجام بدی
قراره پول خوبی گیرت بیاد

۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

اهنگ  بلو ساید _جیهوپ

کوک یه نیم ساعتی منتظراون قرار داد بود که اون مردتیکه که رز گفته بود بیاد ولی
هیچی
هیچی
هیچی
پس پاشود و به سمت خونه حرکت کرد

بعد ۷ مین رسید
و در عمارت رو باز کرد که با گلدون شکسته و ۲ بادیگارد روی زمین مواجه شد پس با سرعت

به سمت بالا حرکتکرد که جانگ رو دید که پشتش له خودشه و تفنگشو روی سر تهیونگ گذاشته
کلتسو در اورد ولی خب
چشمش به مرواریدای اشکی تهیونگ افتاد
و خدا میدونس که کوک نمیتونست جانگ ببخشه
وبه ۴۸ روش سامورایی جرش نده
پس یه حرکت رو گردنش زد و کلت تو دست جانگ اوفتاد

و رو زانو خمش کردو به نه لشاره کرد
کهکارشو بکنه
و ته هم عصبانی ۵ تا مشتتو صورت جانگ زده بود و ۲ تا لقدم تو تخم های اون عوضی
و شت جونگکوکم دردش گرفت

( مغز کوک)

کوکو: حاجی چه بد زد‌

کوکی :خوبش شد مردتیکه گوزو

کوکو بیشتر کوکی ای که وسط پاش بودو فشار داد

و بوسه ای بهش زد کهباعث قرمز شدن کوکی شد

جونگکوک: وات دا فاک الان تو ذهنم بااونیکی خودم قرار گذاشتم
خدایا مسیح ..
تمام اقلیم های دینی
من دیگه نمیکشمممممم

.......................‌................ ......

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Jul 19, 2022 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

☽︎♡︎☘︎مستر جئون بغلم کن☘︎♡︎☾︎Where stories live. Discover now