سلام به همگی
میدونم که خیلی وقته که اپ نکردم و واقعا از همتون معذرت میخوام ولی نه حال روحی خوبی داشتم هم مدرسه درگیر امتحانم بودمو
واقعا مغزم پوکید امروز بلاخره سرور بنده مغز جان تصمیم گرفتن برگردن وقدر بر تخم چشمان ما بگزارن پس منم کی بهتر از
الان که ازش کار بکشم و دوباره بنویسم این یک
من یکهو به این نتیجه رسیدم که باید بهتون بگم که این فیک ربطی به واقعیت نداره مثلا اینجا وقتی کسی حرفی میزنه هیچ ربطی
به شخصیت اون فرد توی دنیای واقعی نداره و همش ساخته ی ذهن مریض منه پس توقع خاصی نداشته باشید مثلا لطفا نگید جین
خوشش نمیاد بهش بگیم مامان چون از نظر من مامان مختص یک زن نیست یک کلمه عاطفی که من رو یاد حامی احساسی
میندازه مثل یک شخصیت قوی و برای من جین در کمال مهربونی و خوشتیپی صد البته شخصیت بسیار قوی داره پس من رویاد
این کلمه میندازه پس این فیک هیچ ربطی تکرار میکنم هیییییچچچچچچ ربطی با واقعیت نداره
و همین دیگه امیدوارم سرتون رو به درد نیورده باشم برم ببینم چه میکنم
YOU ARE READING
pink omega
Fanfictionهمه همیشه توی تصورشون یک جفت دارن که خیلی مهربون و پرفکت هست اما چی میشه اگه الهه ماه چیز دیگه برای جین در نظر داشته باشه ؟ *نگران نباشین خیلی بهتره * *سهم همه رو برداشته :)*
