شخص سوم
جه یون مادر جنی که متوجه نگاه های دخترش با لیسا شد لبخندی زد و گفت : خب دیگه دخترم همراه استادت برید سر کلاستون منم یکم با مدیر حرف زدم برمیگردم خونه .
جنی : چشم مامان .
لیسا از جاش بلند شد و به مادر جنی احترام گذاشت و لب زد : خیلی ممنونم ازتون .
جه یون آروم سرشو نزدیک تر برد و لب زد : امشب برای شام حتماً بیا خونمون باشه ؟ میخوام بیشتر با کسی که دخترم دوسش داره آشنا بشم ..
لیسا نگاهی به جنی که استرس داشت انداخت و دوباره نگاهشو به مادر جنی داد و خواست حرفی بزنه که جه یون با گفتن " هیچ بهونه ای قبول نمیکنم و شب حتماً
بیا " جلوی حرفشو گرفت .لیسا سری تکون داد و همراه جنی از اتاق مدیر خارج شدن ولی مدام نگران بود چون حتی فکرشم نمیکرد
که مادر جنی با رابطشون موافقت کنه برای همین شوکه
شده بود و هنوزم براش غیرقابل باور بود و نمیخواست
زود خوشحال بشه اما نگاهی به جنی که خوشحالی توی چشماش جمع شده بود؛ انداخت و لبخندی زد " جنی خوشحاله؛ خیلیم خوشحاله .. "داشتن به درِ کلاس نزدیک میشدن که لیسا لب زد : جنی ..
جنی که داشت مسیرشو میرفت با صدای لیسا ایستاد و استادشو نگاه کرد و گفت : بله ؟!
لیسا : میتونم قبل اینکه وارد کلاس شیم ازت یه سئوالی بپرسم ؟
جنی : بپرس من جواب میدم .
لیسا : در مورد من چی به مامانت گفتی ؟
جنی : فقط گفتم دوست دارم و مامان هم یه سری سئوال در مورد شغلت و اینا پرسید همین .
لیسا : فهمیدم .
جنی : خوشحال نشدی ؟
لیسا آروم جنی رو بغل کرد و لب زد : چرا خیلی خوشحالم اما انتظارشو نداشتم که خانواده ات
موافقت کنن؛ جا خوردم ..جنی بیشتر خودشو توی بغل لیسا جا داد و چشماشو بست و گفت : خانواده ی من به تصمیمات من احترام
گذاشتن پس ..ازش فاصله گرفت و صورتشو به صورت لیسا نزدیک کرد و ادامه داد : پس به حضور من توی زندگیت عادت
کن استاد ..لیسا : چشم عشقم .
جنی با این کلمه چشماش گرد شد و خشکش زد " بهم گفت عشقم؛ گفت عشقم نکنه اشتباه شنیده باشم ؟! "
لیسا خندید و گفت : اشتباه نشنیدی .
جنی با تعجب : هان ؟! هوم پس اشتباه نشنیدم ..
جنی آروم چشماشو به زمین داد و بدون گفتن حرفی نگاهشو از لیسا می دزدید و خجالت میکشید .
لیسا صورت جنی رو گرفت و آروم نزدیکش شد و گفت : یعنی تا حالا بهت نگفتم عشقم ؟!
![](https://img.wattpad.com/cover/323242602-288-k631509.jpg)
YOU ARE READING
Wolf 🐺
Werewolfفیکشن : گرگ فصل ها : پایان یافته 🐺 فصل اول : * تمام شده * فصل دوم : * تمام شده * نویسنده : آرینا کاپل : جنلیسا ژانر : گرگینه؛ ورزشی؛ ماوراطبیعی؛ عاشقانه؛ درام؛ انگست خلاصه : جنی دختری ثروتمند که زندگیش رو با تفریح و خوش گذرونی میگذرونه و به اجبار خ...