11.من مخفیانه یه مدلم

2.4K 323 9
                                    

دید تهیونگ

راستش نمی دونم چرا فرار کردم بدنم نسبت بهش واکنش نشون می داد

به اطراف نگاه کردم من کجام؟با ناراحتی فریاد زدم"خدایا من چرا انقدر احمقم؟"

لگد زدم به دیوار "لعنتی"درد به پام نفوذ کرد تسلیم شدم و به دیوار تکیه دادم در نهایت روی زمین نشستم اهی کشیدم

"تهیونگ؟"موهای پشت گردنم بلند شد ولی صاحب صدا رو تشخیص دادم

درحال تقلا برای بلند شدن بودم ولی با حرکت دادن پای زخمیم جیغی زدم سریع دستم رو روی دهنم کوبیدم و بی صدا التماس کردم که صدام رو نشنیده باشه

سعی کردم سینه خیز به ارومی و با اطمینان از در خروجی برم بیرون مهم نبود کجا فقط جایی که بتونم پنهون شم

"تهیونگ؟"بعد از مکثی ادامه داد"دقیقا داری چی کار می کنی؟"

برگشتم مثل اهویی بودم که شکارچی رو دیده باید حدس می زدم همچین اتفاقی میوفته

جونگکوک من رو دید اونم تو این شرایط لعنتی که مثل لاک پشت شدم

به پشتم چرخیدم و دستم رو پشت سرم گذاشتم "دارم تمرین مدل شدن میکنم چرا؟"

جونگکوک فقط با نگاهی متحیر خیره شد به دیوار تکیه داد دستاش رو روی هم گذاشت و ابرویی بالا انداخت

"اوه واقعا؟میتونی ژست های بیشتری نشونم بدی؟"

به طرز وحشتناکی نتیجه معکوس شد

جونگکوک با چشمای شیطانی به من نگاه کرد میدونستم میخواد دستم بندازه"او ساعت رو نگاه کن ساعت تمرینم تموم شد"

مثل احمقا به دستم نگاه کردم که ساعتی نداشت

با پاسخ من لبخند زد حتی یکم خندید جونگکوک از دیوار خم شد و به سمت من اومد

سعی کردم رو شکم بچرخم و فرار کنم اما مانعم شد

جونگکوک جلوی من اومد با تعجب به پشت افتادم

جونگکوک همونجا بالا سرم وایساده بود من ترسیده بودم

نه

هیجان زده بودم ببینم چیکار می کنه

خیره شدن به جونگکوک واقعا هیجان انگیز بود اما با به یاد اوردن کارهایی که با من کرده نمی تونه بدتر ازاین انجام بده

جونگکوک خم شد و کنارم نشست و کنارم تکیه داد صورتش کم کم داشت به صورت من نزدیک تر می شد یک لحظه بعد تموم صورتش جلو صورت من بود

چشماش به شدت به چشمام خیره شده بود برق بینمون رو حس می کردم اب دهنم رو قورت دادم و ناخوداگاه چشمام رو بستم

نفسش رو روی لبم حس می کردم لبم رو لیس زد اماده بودم که سرنوشتم رو بپذیرم اما وقتی لای چشم رو باز کردم

"منتظر چیزی بودی؟"خندید

^^^^^^^

انگار نه انگار این جونگکوک بود که رو تهیونگ کراش بود تهیونگ زودتر پا میده تا جونگکوک

My b𝒖lly(completed)Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon