Crazy lover

905 70 11
                                    


By lira
توهم یا اشتباه
یاهم بازی برای رسیدن ؟
جئون جونگک‌کوک بعد از دیدن کیم تهیونگ در ویلا توهم میزند که باهم رابطه‌ای عاشقانه دارند
اما برا دیدن آن مرد خودش را مانند یک روانی جلوه میدهد تا به کیم تهیونگ برسد .
عشقی بیمارگونه و بد .
__________________________________________
 

 

با لمس دستایی روی بدنش از چشماشو باز کرد. دیدش  تار بود و صدای نفس نفسی مجبورش  میکرد هرچی زودتر تاری دیدش و از بین ببره،ناخداگاه  ناله ای از بین لباش فرار کرد،خواست بلند بشه که متوجه بسته بودن بودن دستا و پاهاش شد ،ورود و خروج چیزی و از مقعدش حس میکرد ،ولی بدنش اونقدری خسته و کرخت بود که عصبای بدنش ریکشنی نشون ندن.

حس فلج بودن پایین تنش، مجبورش کرد پایین و نگاه کنه، که با پیچیدن لذت ناگهانی تو بدنش بازهم ناله کرد،لذتی که تاحالا تجربش نکرده بود. براش عجیب و بیش از حد تحملش لذت بخش بود،اولین ناله، و بازهم ناله های دیگه ای که داشتن با سرعت از دهنش فرار میکردن،مغزش خودکار خاموش شده بود و به هیچ چیزی جز اون لذت بهشتی فکر نمیکرد.

گرمای مایعی توی اون نقطه ی لذت و حس کرد،انگار که این لذت باعث شده بود ذهنش به سمت اتفاقای قبل از الاآن سفر کنه.

فلش بک»»»»»

خسته از دویدن مداوم توی جنگل سینم به خس خس افتاده بود و صدای پشت سرم مجابم میکرد بدون ذره ای توقف به دویدن ادامه بدم.

جرعت برگشتن و دیدن پشت سرم و نداشتم و صدایی توی ذهنم هم، اجازه این کارو بهم نمی‌داد.

چند وقتی میشد که تازه به محله ی جدیدی نقل مکان کرده بودیم.

ساکنان محله همسایه های خوبی به نظر می‌رسیدن و خیلی هم به ما تو حابه جایی اساسیه خونه کمک کردن. هیچ وقت یادم نمیره مکالمه همسایه پیر،اما سرحال چند تا خونه اون ور تر،با پدرم. داشت به پدرم توسیه میکرد که تحت هیچ عنوانی نزدیک خونه ی ویلایی که پشت سر ما قرار داشت نشیم.میگفت از خیلی وقت پیش ها شایعه ها و داستان های عجیبی در مورد اون خونه ویلایی وجود داشته.

پس با این حساب اون یه خونه متروکه بود.

هیچ وقت ادم اجتماعی نبودم و همیشه تنهایی و به هم نشینی با چندتا نوجوون احمق که تنها دقدقشون دیدن پورنای مختلف و دوست دخترای رنگ و وارنگشون و یواشکی مواد کشیدن و رفتن به پارتی ها و خوردن انواع مشروب ها و الکل ها بود ودرک نمی کردم، و نمیتونستم ارتباط خوبی باهاشون برقرار کنم.اما همه ی اینها به معنی انجام ندادن این کارها نبود،نه اتفاقا من هم پورن میدیدم هم مشروب خورده بودم و هم مواد کشیده بودم.ولی به تنهایی... راستش علاقه ای به انجام این کارها به طور گروهی یا برملا کردنشون برای دیگران و نداشتم.

𝓞𝓷𝓮 𝓢𝓱𝓸𝓽 𝓐𝓷𝓭 𝓘𝓭𝓮𝓪Where stories live. Discover now