chapter 5

3.8K 360 89
                                    

پسر توی وان نشست و به پشت خودش رو توی بغل مرد جا کرد و سرش رو روی شونه‌ی مرد گذاشت و چشماش رو بست.

″من برات می‌میرم کی می‌خوای اینو بفهمی″

تهیونگ دستش رو دور کمر تقریباً عضله‌ای پسر حلقه کرد، سرش رو توی گردن پسر فرو کرد
نفس عمیقی از بوی خوبش کشید.
مثل همیشه خوش‌بو و نرم بود، اما یه بوی ناشناخته‌‌ای توی بینیش پیچید
عمیق تر بو کشید و پسر رو کامل به خودش چفت کرد.
با اخمی از نفهمیدن بو، سرش رو بلند کرد و توی فاصله‌ی میلی متری در صورت پسر، با صدای بمی غرید.

″ این بوی چیه؟″

جونگکوک خنده‌ی کوتاهی کرد و دستش رو توی موهای کمی خیس مرد فرو کرد، توی دلش زیبایی‌ی مرد رو تحسین کرد.
صدای بمش...
چهره‌ی بی نقصش...
اخم جذابش...
قطعا اگه مرد عاشق کسی غیر از جونگکوک می‌شد، معشوقش به طرز مرموزی کشته می‌شد.
جونگکوک جواب سوال از روی کنجکاوی‌ی مرد رو داد.

″بوی اون شامپو جدیده‌ست، عسل و آووکادو″

تهیونگ با گرفتن جوابش نیشخندی زد و دوباره سرش رو توی گردن پسر فرو کرد.

″این‌قدر خوش‌مزه شدی با خودت نمی‌گی ددی دلش می‌خواد بخورتت؟″

جونگکوک خنده‌ی ذوق زده اش رو پنهان کرد.
و به اون چند کیلو قند که توی دلش از حرف مرد آب شدن بی محلی کرد.
این کیم تهیونگ لعنتی می‌دونه چطور از خود بی‌خودش کنه.
تهیونگ پوست نرم پسر رو توی دهنش برد و آروم مک زد.
صدای ناله‌ی آروم پسر توی حمام اِکو شد
مرد با لذت بیشتری برای شنیدن دوباره‌ی صدای پسر محکم تر مک زد و گاز های ریزی می‌گرفت.

صدای ناله های پسر باکره بلند تر شده بود، قطعا اینکه یکی گردنت رو یک جوری بخوره که انگار داره کیک شکلاتی می‌خوره، جذابه نه؟

و این جذابیت برای پسری که خیلی وقت بود عاشق مردی شده بود که فکر می‌کرد بهش حسی نداره خیلی بیشتر بود. طوری پاهاش از لذت یک جا بند نمی‌شدن.

اما پسر نمی‌دونست تهیونگ نمی‌خواد توی اولین شب اعتراف‌شون به هم دیگه باهاش رابطه بر قرار کنه و بدنش رو تصاحب کنه.
جونگکوک دست مرد گرفت و از روی شکمش پایین تر برد، دست مرد رو دور عضوش پیچید و تکون داد. هجوم وحشتناک لذت رو توی رگ هاش حس کرد.
تهیونگ دست از گردن پسر برداشت و سر پسر رو به سمت خودش چرخوند.

″ آنجل قرار نیست به فاک بری″

جونگکوک با صورت قرمز از شهوت، عصبی از حرف مرد ابروهاش رو در هم گره زد، قیافه‌ی بامزه‌ی پسر باعث خنده‌ی مرد شد
پسر لب هاش رو روی لب های مرد کوبید.
تهیونگ حرکت دستش رو روی عضو پسر تند تر کرد و صدای ناله های پسر توی بوسه‌ی فرانسوی شون گم شد .
پاهای پسر از لذت می‌لرزید
و این نشونه‌ی نزدیک بودنش بود.
مرد از لب های پسر دل کند و جای جای صورتش رو بوسه زد

Little Devil  Where stories live. Discover now