دخترم رو هنگام بازی با عروسکش نگاه می کردم که صدایی از پشت سرم گفت:"بابا، اون کیه داره با عروسکم بازی می کنه؟!"
YOU ARE READING
Extremely Short Horror Stories (Persian)
Horrorمن نمیتونم حرکت کنم،ببینم،حرف بزنم یا بشنوم و اینجا تمام مدت خیلی تاریکه. اگر میدونستم انقد تنها میتونه باشه، ترجیح میدادم سوزونده بشم. .... . از هیولاها نترسید فقط دنبالشون بگردید.سمت چپتونو نگاه کنید،سمت راستتون،زیر تختتون،پشت کشوهاتون،توی کمدتون...
Two?
دخترم رو هنگام بازی با عروسکش نگاه می کردم که صدایی از پشت سرم گفت:"بابا، اون کیه داره با عروسکم بازی می کنه؟!"