[2400 word]
توضیح بدم؟"هری با خودش فکر کرد
"اره همونطوری که بقیه اتاقارو توضیح دادی ، میدونی پذیرایی و اون چرت و پرتا" به هری نگاه کرد و دستشو روی کمد چوبی کشید.
هری یکم ابروهاش بالا رفت"امم خب اینجا فضای بازی داره و یه تراس هم داره ، بدون وسایل حتی بهترم میشه و میتونی هرجوری دلت خاست دکورشو بچینی"اون به همه چیز خیره شد ، هرچیزی به جز اون.
"در مورد مشاور املاکِ جذاب چی؟"اون شوخی کرد و با نیشخند سمت هری هری راه اومد"اونم با خونه میاد؟"
چشمای هری گرد شد و با حالت پرسش گونه ای به خودش اشاره کرد"چی ؟ در مورد من صحبت میکنی؟"یذره عقب تر رفت ، میدونست اون داره باعاش لاس میزنه ولی فکر نمیکرد انقدر سریع پیش بره.
"خب معلومه که در مورد خودم حرف نمیزنم"جین خندید و بازم نزدیکتر شد."ولی اون تخت برای کسیه که هست"هری به پایین پلک زد وقتی اپن با نوم انگشتاش پایین کراوات مشکیشو گرفت"دوباره اسمتون چیبود ؟اقای مشاور املاک؟"زمزمع کرد
"هری" اون ساده حرف زد و سعی کرد بفهمه الان چیکار کنه.
"هری" جین لبخند زد"واقعا دلت میخواد منو توی این اتاق تنها بزاری؟"
"خب"مکث کرد"میتونیم تور رو ادامه بدیم"
"تور همینجا تموم میشه" اون به ارومی پلک زد و مژه های بلندش ارایش گونه های برنزشو لمس کرد"من خونه رو میخوام"
"میخوای؟"اون به طرز افتضاحی لبخند زد و با وجود قلب تپنده ش یکم دیگه عقب رفت.
"درسته ، خب انتخاب خوبیه من میرم کاغذارو-"
جین پرونده های توی دست هریو انداخت و ورقه ها خیلی اروم دور پاهاشون سقوط کردند.هری تعجب کرده بود و سعی میکرد بفهمه چخبره تا زمانی که دستای جین به سادگی داشت با کراوات مشکی خفش میکرد ، بدن جین عقب تر میرفت در حالی که هریو به جلو هل میداد ، دستاش دور کراواتش جمع شده بود و ابریشم زیر دستاشو نرم تر جلوه میداد.
بدنشو به هری چسبوند ، دستشو سمت راست هری گذاشت و هلش داد تا گوشه ی تخت بشینه
"واو!"اون نفس کشید ، حواسش به اعتماد به نفس و حرکات جین پرت شده بود"داری چیکار میکنی؟"
"فکر کنم میدونی دارم چیکار میکنم"لباشو گاز گرفت
"جین"پاهاشو باز کرد و روی پای هری نشست"جین این خیلی غیر رسمیه!"
"غیر رسمی!" مسخرش کرد"اگه کسی بفهمه کارتو از دست میدی؟"
YOU ARE READING
-Breatheprincess(oneshots)
Fanfiction"the art of sex is as vast as the space , as wide as the ocean , and as unique as each and every woman" +16
