○چپتر شانزدهم○

3.1K 407 127
                                    

{یا ما یا اون؟}

*_*_*_*

لویی توی دهن هری نخودی خندید، و همه چیز رو درباره ی دعوایی که چندلحظه پیش داشتن فراموش کرده بود.

اون به سرعت لبخندش رو خورد وقتی که کلمات توی گوشش زنگ زدن(زنگ زدن درسته؟:|)

"یا ما یا اون."

لویی میدونست،میدونست که زمان خیلی زیادی رو برای تصمیم گرفتن داشته.

میدونست که دیگه زمانش سراومده.

میدونست که تصمیمش تمام زندگیش رو تغییر میده. ولی، کدوم انتخابش زندگیش رو بهتر میکنه؟

وقتی هری اخم کرد لویی آه کشید،"مشکل چیه بیبی؟"

لویی میتونست حس کنه اشکها دارن چشمهاش رو پر میکنن.

هری خیلی باملاحظه بود ، اون توی دید لویی یه ادم کاملا بی نقص بود.

"گریه میکنی؟من کاری کردم؟من زیاده روی کردم؟اوه خدای من،من خیلی معذرت میخ..."

لویی هری رو با یه بوسه ساکت کرد.

"متاسفم فقط برای تصمیمی که باید بگیرم استرس دارم."

"نظرت درباره...."هری وقتی لویی بهش نگاه کرد ، شروع کرد به حرف زدن،هیجان زده بود نظرش رو راجب پیشنهادش بدونه.

"نظرت راجبه این که مخفیانه قرار بزاریم چیه؟"

لویی فورا سرش رو تکون داد "هِل نه،نه ، به هیچ وج..."

هری حرفش رو قطع کرد.

"فقط واسه الان"توضیح داد.

"تا مراسم بعدی،مراسم Binge ."(نویسنده از خودش ساخته نمیدونستم چی معنی کنم...)

اون مراسم بزرگترین مراسم سال بود.ای ام ای ،اسکار و گرمی رو فراموش کنید.وقتی پای بینج میومد وسط اونا هیچ بودن.

مراسم بینج توسط هزاران هزار نفر دیده میشد، اون پربیننده ترین مراسم توی کل تاریخ مراسم های دیده شده بود.

هری یکبار یه جایزه اونجا گرفته بود. اون فوق العاده بود، یکی از بهترین تجربه های توی کل زندگیش بود.

"تو میتونی اونجا تصمیمت رو بگیری، توی سخنرانی بعد از گرفتن جایزه ات.اگه من رو انتخاب کردی، میتونی بهم یه نشونه بدی یا بهم اشاره کنی، یه چیز دقیق و زیرکانه.ولی اگه من و نخواستی، میتونی نرمال ادامه اش بدی."

mask of lies  ( l.s persain translation) Where stories live. Discover now