forbidden love

[24]

.
#دنیایل
.
.
.
Niall mind :
ن: شات بازی چیع؟
+ دنیل باز ی همبازی جدید اوردی؟
دنیل: ارع خیلی کیوتع...
+ منظورت این نیست که باید دست اول رو low (سبک) بریم-_-
دنی:عارع دیگه دور ی پوک بریم...
+نهههه
_نههه
×نه
دن: گایز بسه دیگه.. کی شروع میکنع؟
+از خودت شروع کن که این کیوتت اخر بیفتع.
دن: اوک. شرط چی باشع؟
ی پیپر رو پر گل لول کرد
+اومم.. هرکی کم اورد کیوتیت باید ازش لب بگیرع. اسمت چیع بچه؟
دنی: نه بچه ها..نه...
ن: ممن چرا؟ نایل
+ارع نایل.. گایز موافقید؟
(جماعت: Hell yeah 💦)
دن: لعنتش کن اوکی بریم.
.
مونده بودم منظورشون چیع.ی پوک محکم از لول گل زد و ... شت با لب داد نفر بعدی
لبمو بردم کنار گوش دنیل..
.
ن: دنی...
دن: چیع؟
ن: من تاحالا...
.
تا اینو گفتم با تعجب داد زد
.
دن: نگو که تاحالا لب نگرفتی 😐
.
بقیع زدن زیر خنده ی دختره خراب کرد...(سرفع)
.
دنی: اوع گایز حساب نیست رو دور اول خراب کنیداااا -_-
+نه حسابععععع
ن: نه خرع تاحالاگل نزدم'-'
دنی: عیب ندارع فعلا برو لبتو بگیر خراب نکنی ابرومون برهاااا
ن:😶 بعدا خفت میکنم
+هی zizi کشش نده بزار high بشیم.(های ینی زیاد بکشن برن تو حس چت کنن[چت مس مست کردن فقط اثر گل کشیدن]😐).
- اوکی ^-^
بلند شدم رفتم وسط و دخترع هم اومد
سرشو اورد نزدیک منم سریع لبشو بوس کردم و خواستم برگردم بچه ها گرفتنم
.
+توله مس ادم ببوس حداقل یکم حشری بشیم(😐💦📿)
.
تا برگشتم دخترع ی پک گرفت از گل و شروع کرد به بوسیدن من همین که دود رفت تو دهنم و گلوم شروع کردم به سرفه کردن انگار اسم داشتم.
بقیع خندیدن.. صداشون رو مخ بود
سرم سنگین شده و سر گیجه
.
دنی:(با عصبانیت) نکن خرع over میکنع میفتع رو دستمون.
.
دنیل دستمو کشید افتادم تو بغلش منو نشوند کنارش
.
دنی:اون بطری soda (ی نوع نوشابع) بدید دیوثا
+ بیا بابا
دنی: هی نایل منو نگا... اینو بخور.... هوی نایل...
-بریز تو دهنش
+بپاچ تو صورتش(😐 بی تربیت)
یکم خوردم و پخش زمین شدم.
دنی: گایز ادم باشید گفتم low شروع کنیم که بهش ته دود برسع نه مستقیم بکنید تو حلقش.
+ اصلا چرا ادم جدید اوردی؟!
_ ی نفر حسودیش شده😜
نشستیم و دوباره شروع کردن از همون دختره .همینطور به ترتیب به نفر بعدی. لعنتیا کارشون درست بود حتی ذره هم دود و حدر نمیدادن
رسید به بغل دستی من ی پسره هیکلی بود.
یکم نگاهش کردم
+زود باش بچه الان خفه میشع.
یهو پسره فکمو گرفت لباشو چسبوند رو لبم هرچی دود بود خالی کرد
نتونستم توی تو حلقم نگهش دارم از طرفی حالم داشت بد میشد حالت تهو گرفتم تا اومدم سرفه بزنم از حال رفتم.
-فاک چی شد؟
× یکم فضا بدید بچه مرد.
دنی: نایل . پسر خوبی!
+خوب این بچه رید تو بازیمونا
دن:شماها ادامه بدید من اینو ببرم بیرون.
دنی: نایل... بهوش باش این پله اس بیا پایین
همینطوری دنیا داشت دورم میچرخید یهو زیر زانوم خالی کرد افتادم.
×شت!
+چی شد؟
.
دنی: نایل خوبی ؟ ادا در نمیاری درستع دفع اولته ولی این حرکتات دیگه اخرشع
.
ن: دن ... حالم ... بدهه
واستا ببینم... نکنه!! "ها "کن ببینم
ن: چ...ی؟
یهو با دستش فکمو گرفت و لباشو گذاشت رو لبام... شروع کرد به مک زدن
من حتی نتونستم حولش بدم.
ازم جدا شد مستقیم رفت تو و ی پسرع رو زد
حالم هی بدترو بدتر میشد.
.
ن: دنییی
دنی: اخه کیر مغز من به تو چی بگم ... دد کسخول اگه می مرد چی همون به فاک میرفیتم... گفتم نوشابه بدع گفتم یا نگفتم.. گرفتی دست من مشروب دادی من کسخولم کردم حلقش...
این همه صبح تا شب کسشعرا میکشی بهت نگفتن مشروب رو گل، اوردوز (overdose) میکنع
.
ن: دن
.
چشمام تار شده بود سر دردم بیشتر
.
دن: ی بار دیگع ببینمت تو جمع لحت میکنم
.
اومد طرفم کولم کرد شروع کرد به دویدن..
.
.
.
.
.
____
Zayn's mind :
از بیرون چراغ ها خاموش بود. کلید رو دراوردم
درو باز کردم
سکوت و تاریکی مطلقی بود
چراغارو روشن کردم
مستقیم از راه پله رفتم بالا در اتاقشو باز کردم
انتظارشو داشتم
مطمئن بودن تو اتاق من خوابیده
درو باز کردم با شوق. .....
تخت خالی بود
همه جارو نگاه کردم
نبود خودمو به خوش خیالی زدم.
ز: حتما خونع مادری رز
گوشیمو برداشتم
تماس گرفتم  ......
.
.
.
_ نه عزیزم اینجا نیست... کی برگشتی مادر...
.
.

ز:کجایی نایل؟
.
.
.
_
[خونع دنیل]
Daniel mind :
.
دن: نایل سعی کن بالا بیاری زود باش.
پشتشو میمالیدم و سعی میکردم کمکش کنم ولی هی منو پس میزد
دستشو به نشو برو بیرون تکون میداد ولی من بهش توجهی نکردم دهنشو باز کردم انگشتمو تا ته کردم تو حلقش
هرچی خورده بودو نخورده بود بالا اورد.
همش عوق میزد این اخراش دیگه همش زهر ( اسید معده )بود
بعد یکم که تو همون حالت رو سینک دستشویی خم شده بود به حرف اومد
.
ن: من.. خوبم... یکم فضا میخوام (سرفع)
دنی: اوکی من بیرونم زود بیا کار دیگه ای هم نکن. باش؟
ن: باش.
بعد چند دقیقه از دستشویی اومد بیرون دور..