پارت نه = فقط دوستی و جلسه
﴿دو ماه بعد﴾
کیونگسو کارهاش رو تموم کرده بود و داشت از اتاقش خارج میشد که جونگین هم همزمان در اتاقش رو بست. دکمه بالایی پیراهنش باز بود و میشد از حالاتش فهمید که حسابی کلافه شده.
" اینجا بودی؟ "
وقتی که رئیس جوون رو دید، پرسید و با قدم های بلند خودش رو بهش رسوند:
" میرسونمت خونه. "
" لزومی ندا..."
" تا دیروقت کار کردن برام مثل عذابه! هنوزم عادت نکردم... "
جونگین غر زد.معنی این غرغرهاش " اعتراض نکن چون میخوام اینطوری خودمو خالی کنم " بود.
" منم مثل توام، باید بهت بگم که هیچ وقت عادت نمیکنی. "
با هم سوار مرسدس مشکی و شیک جونگین شدن. تمام طول راه جونگین اعصاب کیونگسو رو بهم میریخت! هر حرفی که میزد، عمدا باهاش مخالفت و بعدش دقیقا کلمات رئیس جوون رو تکرار میکرد! و وقتی که کیونگسو از کوره در میرفت، جونگین با لذت تماشاش میکرد.
وسط این کشمکش جونگین " دلم برای دوست پسر آینده ات میسوزه! " رو گفته بود و کیونگسو اشتباها " دقیقا کسی هستی که باید برات دل سوزوند! " رو به زبون آورد!
و بعد هر دوتاشون سکوت کردن و در نهایت به خونه پسر کوتاه تر رسیدن.
جونگین با لبخند و زیر چشمی به کیونگسو نگاه میکرد. رئیس جوون متوجه این نگاه ها نبود و پشت سر هم حرف میزد. جونگین نمیتونست باور کنه که توی صداش یه نرمی و شیرینی خاصی وجود داره و وقتی که حرف میزنه، مخاطبش ناخودآگاه سکوت میکنه و کاملا به حرفهاش گوش میده.
" آهان، قرارداد توکیو رو خیلی خوب نوشتی! توی خونه وقتی که داشتم آماده میشدم یه نگاهی بهش انداختم و فکر کنم بهتره تا توی جلسه چهارشنبه ازش استفاده کنی. "
وقتی کیونگسو متوجه شد که جونگین میخواد به حرفش اعتراض کنه، دستش رو بالا آورد و ساکتش کرد:
" تو هم توی جلسه شرکت میکنی و حتی به دارا هم گفتم که بهت خبر بده! اگه مشکلی داشتی میتونی ازش کمک بگیری. باشه؟ "
اولش میخواست مخالفت کنه چون میتونستن جلسه رو بدون اون هم برگزار کنن، اما سکوت کرد و سرش رو تکون داد.
کیونگسو لبخند شیرینی زد:" آفرین! برام آرزوی شانس کن. "
رئیس جوون فورا پیاده شد و میخواست به طرف خونه اش بره که صدای باز و بسته شدن در ماشین، باعث شد که بایسته و به عقب بچرخه. جونگین هم پیاده شد و چون یکم پیش کتش رو در آورده بود، با یه پیراهن سفید و شونه های پهن جلوی چشمهاش ظاهر شد... با موهایی که کمی بلندتر شده بودن خیلی خیلی خوشتیپ بنظر میرسید.
![](https://img.wattpad.com/cover/215308531-288-k316740.jpg)
YOU ARE READING
﴾ Onun adi : can yakan ﴿
Fanfiction🗻نام انگلیسی: HeartBroker / هارت بروکر ☃️ژانر : رمنس، رمانتیک کمدی ، درام، انگست، +18 🗻کاپل : کایسو ☃️مترجم: Hazal 🗻نویسنده: Jeonseolbaozi ⛄ویرایش: Seohoo [translative fiction] پارتها : مقدمه + ۴۰ قسمت + فینال هشدار⛔️: 🔞/ چیزهاییکه میخونید ر...