Part nine

343 87 87
                                    

~ Delicate - Taylor Swift ~

*دو روز بعد *

لويى توى دفتر ديلن ، كنار برايان و ديميترى نشسته بود و رو به روش هم ديلن ، سوفيا و الكس بودن .

ديلن يه جلسه ى كوچيك تشكيل داده بود تا با بقيه مشورت كنه و تصميم بگيرن كافه رو چطور تغيير بدن.
و اگه ميدونست چقدر ايده توى ذهن اونها ميگذره، هميشه ازشون مشورت مى گرفت .

ديلن همزمان كه يه وايت برد - كه پايه متحرك داشت - به اتاق مى آورد ، گفت :
_ خب دوستان .. امروز ، ما باهم يه سرى تصميمات رو مى گيريم تا ببينم بايد چى كار كنم و همينطور بفهمم چند نفر رو براى چه كارى استخدام كنم .
ايده هاتون رو بدون خجالت يا هر چيزى بيان كنين .
من روى برد مينويسم و راى ميگيريم .

لويى _ ميشه اون زنگ مزخرف رو برداريم ؟

ديلن _ بعد چه چيزى به جاش بذاريم تا بفهميم يكى اومده تو كافه ؟ از اونجايى كه همتون با تكنولوژى قهرين ؟
مينويسمش باشه ، ولى تنها كسى كه خيلى به اون زنگ توجه ميكنه تويى .

ديميترى _ بنظرم اول از همه ، بايد دكورمون رو تغيير بديم .

سوفيا _ آره .. ميگم اگه تِم منو رو عوض كنيم و به كيك ها و نوشيدنى ها هم تنوع بديم ، خوب ميشه .

برايان _ پس اگه قرار باشه اين كار رو انجام بديم ، من نميتونم تنها باشم .

ديميترى _ منم همينطور . دستگاه هاى جديد هم لازمه ؛ بايد سرعت كارمون رو حفظ كنيم . 

الكس _ نظرتون درمورد يونيفرم هاى يكسان چيه ؟
ميتونه يه رنگى باشه كه با تم كافه هارمونى و هماهنگى داشته باشه.

لويى _ اين مسخره اس !

ديلن _ اتفاقا ، چيزى كه الكس ميگه تو ذهن منم بود .
يكم آروم تر بگين بتونم بنويسم .
راجع به موزيكى كه توى كافه پخش ميشه نظرى دارين؟

لويى بيشتر به اين فكر مى كرد كه هرى قراره چه نقشى رو ايفا كنه ، كه با سوال ديلن ، ايده اى كه به ذهنش رسيده بود رو بيان كرد .

لويى _ موسيقى زنده چطوره ؟

ديلن _ خوبه ، يكم بيشتر بگو .

لويى _ خب ، ميتونيم يه پيانيست بياريم .. تا اهنگاى بيكلام بزنه ؟ يا بخونه ؟

ديلن _ جالبه .. شايد بى كلام بهتر باشه ؛ البته ، بعضيا دوست ندارن .

الكس _ يه كار باحال ديگه هم ميتونيم بكنيم .
يه سرى نقل قول يا ديالوگ قشنگ توى كاغذاى رنگى يا روبان بنويسيم و به مشترى ها بديم .

My Unknown Lover ~[L.S]~Where stories live. Discover now