پارت دوازدهم

665 91 6
                                    

کوک:لباست حتی ی قرون هم نمی ارزه ی صد دلاری در اوردم و پرت کردم تو صورتش
کوک:اینم پولت
دست بکهیون رو گرفتم و رفتم سر میز
بچه ها: اوهههههه چه جوری دخلش رو آوردی پسر کارت عالی بود
کوک:ما اینیم دیگه ...
———————————————
ته
با پسرا رفتیم کافه تریال و جونگکوک و پسرا رو دیدیم که جای ما نشسته بودن
رفتیم سمتشون شنیدم که جین به کوک چی میگفت
جین:کوک بیا بریم ی جا دیگه بنشینیم زود باش تا نیومده
کوک:چرا باید برم ی جا دیگه همین جا میشینیم دیگه مگه مشکلیه
ته:اره مشکلیه تو سر جای ما نشستی
کوک:چی تو سر جای تو اها حتما اینجا مال عمه ته
ته:چی گفتی
کوک:هیچی
وسایل هاشو برداشت و رفت سر ی میز دیگه این پسر خیلی دست نیافتنیه میخوامش هرجور شده
کای:ته آنقدر نگاهش نکن خوردیش
ته:مال خودمه نگاهش میکنم مشکلیه
کای و چانیول: اوههه
چان:پس ماله توعه عمرن بتونی داشته باشیش
ته:میخوای شرط ببندیم
چان:ببندیم سر ۱۰ میلیون وون شرط میبندم نمیتونی داشته باشیش
کای:سر ۱۲ میلیون وون شرط میبندم نمیتونی
ته:سر ۲۰ میلیون وون شرط میبندم میتونم
کای : باشع قبوله
کای:بچه ها اونجارو ببینین
چانیول:اون بک من نیست
ته:چرا هست
چانیول:بزار برم ببینم چیکارش داره
دستش رو کشیدم
ته:بشین فعلا کوک رفت سمتش
چانیول:کوک چرا من باید برم
کوک:بزار خودنماییش رو ببینم تا بتونم همش رو بزنم احمق
چانیول:باشه
چانیول نشست سر جاش
و من به مکالمه اونا گوش میکردم

بک:ببخشید نمیخواستم بریزم روت ولی از دستم افتاد دیگه
..:مگه کوری یا دست و پاچلفتی هستی
کوک:فعلا که تو بیشعوری
..:چی گفتی من چیم
کوک:بیشعور نوشیدنی رو از بکهیون گرفتم رو روش ریختم
کوک:ببخشید از عمد نبود
..:تو عوضی چه طور جرعت میکنی رو من اب بریزی
کوک:به همون جرعتی که تو زر مفت می‌زنی
..:نکنه دوست پسرشی
کوک:شاید به‌ تو چه
..باید پول لباسم رو بدی
کوک:لباست حتی ی قرون هم نمی ارزه ی صد دلاری در اوردم و پرت کردم تو صورتش
کوک:اینم پولت
دست بکهیون رو گرفتم و رفتم سر میز
بچه ها: اوهههههه چه جوری دخلش رو آوردی پسر کارت عالی بود
کوک:ما اینیم دیگه

ته
واو این پسره منه دیگه
کیفم رو ورداشتم و سمت کلاس هنر راه افتادم
اره درسته من کلاس هنر ندارم در اصل کلا کلاس ندارم ولی اون بانی کوچولو کلاس هنر داره
وارد کلاس شدم
آقای لی: اقای کیم شما اینجا چیکار میکنین شما کلاسی ندارین الان و میتونین برین
ته
رفتم دم گوشش گفتم
ته:من اینجا میمونم و تو تیم جئون باید باشم امروز مگه تیم درست نمیکنی
آقای لی:چرا ولی شما هنر ندارین
ته:پس از این به بعد کلاس هنر دارم
و رفتم روی ی صندلی نشستم
هه من اینم دیکع
بعد از چند دقیقه کوکی اومد تو اینه اومد بلاخره
تا چشمش بهم خورد تعجب  کرد
و‌ منم ی چشمک زدم
رفت روی ی صندلی نشست
آقای لی: خوب بچه ها من آقای لی هستم و استاد هنر شمام و میخوام شمارو به همتون رو به گروه دونفره تقسیم کنم و اسماتون رو هم نوشتم هرکی رو خوندم برن پیش اون شخص ی که هم گروهی شونه بشینن
آقای لی اسم همه رو گفت و الان نوبت کوک بود
آقای لی: آقای جئون شما با آقای کیم هم گروهی هستین پس برید پیشش بنشینید
کوک:کدوم آقای کیم
آقای لی: پیش کیم تهیونگ
کوک:چی شوخی میکنین
آقای لی : نه خیلیم جدیم پس برین بنشینین
کوک:باشه ممنون
کوک اومد سمتم و پیشم نشست
ته:سلام
کوک:سلام تو اینجا چیکار میکنی اصلا
ته:سر کلاسم هستم
راستی پریشب قول دادی باهم بریم بیرون پس شب بریم بیرون
کوک:من قول ندادم و با تو جایی نمیام
ته:ازت پرسیدم میای یا نه نه نپرسیدم
شب در خونتون منتظرت میمونم بهتره بیای باشه بانی
کوک:به من نگو بانی و بعدش هم شاید بیام نمیدونم من مثل تو بیکار نیستم ...

باید پول لباسم رو بدی کوک:لباست حتی ی قرون هم نمی ارزه ی صد دلاری در اوردم و پرت کردم تو صورتش کوک:اینم پولت دست بکهیون رو گرفتم و رفتم سر میز بچه ها: اوهههههه چه جوری دخلش رو آوردی پسر کارت عالی بودکوک:ما اینیم دیگه ته واو این پسره منه دیگه کیفم ...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

اینم از این پارت خواب بهتون قول دادم پارت بزارم و گذاشتم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.



اینم از این پارت خواب بهتون قول دادم پارت بزارم و گذاشتم

My heart Where stories live. Discover now