#1
𝙃𝙚 𝙡𝙚𝙛𝙩 𝙢𝙚 𝙗𝙚𝙝𝙞𝙣𝙙 (�...by rini
م...میخوام ازین به بعد دنیامو باهات یکی کنم، میشه شریک زندگیت باشم؟
با دیدن چهره سرد و بی تفاوت مرد حس شکست کرد و با چیزی که شنید صدای خرد شدن قلبش به گوش رسید:
فکر میکن...
#2
دوباره نه!by Zahra Amini
-به خبری که هم اکنون به دستم رسید توجه کنید!
در میان اطلاعات فروخته شده توسط هکر ها از اعضای بی تی اس عکسی مبنی بر تجاوز به عضو ۲۸ ساله این گروه یعنی مین یونگی پیدا شده...
#3
ONLY TODAY[TAEKOOK,VKOOK]by Tamiehur
[فقط امروز]
تو همیشه بودی،حتی توی لحظاتی که حضورت رو احساس نمیکردم هم نگاهت روی من بود و به فکرم بودی اما...چرا من باید یک روز رو چندین بار زندگی میکردم تا بالاخره پیدا...
Completed
#4
The End |tk|by -
"تو نمیتونی با احساسات من بازی کنی جونگکوک، من ی اسباب بازی لنتی نیستم ک بازیتو کنی و بعد ولش کنی،فمیدی؟"
" اوه فرشته، من هیچوقت نمیتونم ولت کنم"
...
#5
White heart , Taekook versionby Nia
{فول شده}
⇢ɴᴀᴍᴇ : White heart
⇢ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , fantasy , BDSM
⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : #Vkook , Hopmin
⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ : #Nia
"قلب ابلیس زخم خورده بود، از سمت...
#6
Love Is About Trustby Gol_queen
-عشق همه اش درباره اعتماده. انقدر به طرف مقابل اعتماد پیدا می کنی که با وجود تمام علامت های خطری که دور و برش هست قلبتو دو دستی تقدیم اش می کنی چون مطمئنی بهش آسیب نمی ز...
#7
An unworthy heartby Gol_queen
"_قلب من لیاقت تو رو نداره. هر زخمی که اون زد رو تو بستی. هر اشکی که به خاطر اون بود رو تو پاک کردی. ولی قلبم هزاربار دیگه اونو انتخاب می کنه."
******
کاپل ها:...
Completed
#9
peace within you by rose isflwr
17.sept.2022
آرامشی که مدت ها گم کرده بودم رو پیدا کردم
جایی که ،هیچکس فکر نمیکرد باشه ؛
درست در وجود تو ..
writer:Rose
#10
🔞MR. NAMJOON🔞by 🔱•°•Melina•°•🔱
خلاصه : هیچکس باور نمیکنه مردی که از بیرون ظاهری جدی و قوی داره، اینقدر از درون شکننده و حساس باشه.
اولین رابطه جدیش با شکست جبران ناپذیری همراه بود و ضربه بدی بر قلبش و...
#11
The Good Assholeby Gol_queen
"...می گفت یه آدم خوبِ عوضی اولین سیگارو دستش داده.هیچوقت نفهمیدم اون ادم اونقدر خوب بود که حتی با وجود عوضی بازیش نمی تونست به خوبیش اشاره نکنه یا اونقدر بد که حتی...
Completed
#12
Hi,we got marriedby Gol_queen
یونگی و هوسوک برای فرار از تاریکی که سالها توش حبس شده ان بهم چنگ می اندازن...اما وقتی عواقب بیرون اومدن از اون تاریکی خودشونو نشون میدن میفهمن شاید برای هم اون چتر نجات...
Completed
#15
𝐇𝐚𝐳𝐞𝐥𝐧𝐮𝐭 𝐁𝐫𝐚𝐢𝐧𝐲(ʘᴗʘ✿)by ♡⃝⋆ѕєℓєиορнιℓє◡̈ ☽
𝐈 𝐝𝐨𝐧'𝐭 𝐤𝐧𝐨𝐰 𝐰𝐡𝐚𝐭 𝐭𝐨 𝐬𝐚𝐲 𝐩𝐭.𝟒
نام و نام خانوادگی📝: مغز فندقی (Hazelnut Brainy)🌰
گل سر سبد🌼: کوکمین🐣🐰
با حضور ویژه📸: ویهوپ🐯🦄 + وِندی (ردولوت)...
#17
𝐌𝐲 𝐔𝐳𝐮𝐫𝐢 𝐄𝐧𝐢𝐝by rash
تو دنیایی که هوسوک هشت و یونگی ده سالشه..
و ما شاهد ده پارت از زندگی اونها هستیم.
---part of story---
-فاککککک
هوسوک داد بلندی زد و از جاش بلند شد که بره بیرون ولی با با...
Completed
#18
𝐁𝐥𝗼𝗼𝐝 𝗺𝐢𝐬𝐭𝐫𝐞𝐬𝐬by 𝑎𝑦𝑠𝑎𝑛
داشتن خون حوا...!؟ آدم با ارزش...!؟ چه اهمیتی داشت!؟ چه اهمیتی داشت تا وقتی که به همون دلیل، تاریکی روز به روز من رو بیشتر در خودش میبلعید و پنجه های تیزش، قلب و روحم رو...
#20
I'm not as bright as him [Oneshot]by AuroraxFamily
از متن داستان:
+نباید بیشتر از این منتظرش بذارم، فکر کنم اون واقعاً نیاز داره این حرفا رو بشنوه.
جونگکوک سرشو به نشونهی تایید تکون داد تا مطمئنش کنه که داره کار درستو ا...
Completed