Jimin
برای بار 20ـعم بهش زنگ زدم و مثل نوزده بار قبلی در دسترس نبود.. دلم براش تنگ شده بود و واقعا دلم میخواست توی تورم باشه
_جیمینا وقتی در دسترس نیست تو صد بار دیگم ک زنگ نزنی اون بازم در دسترس نی بهت ک گفتم منیجرش قبول کرده
+چرا خودش جواب نمیده؟؟ میخام باهاش حرف بزنم
=جییمییننن بیا اینجا ببینمت مثلن جلسه داریمااا
+ااااههههههه
=کوفت زهرمار دو ماه نبودی.. دوماه هیچ غلطی نکردی هیچی بهت نگفدم الان اومدی میگی میخای توی توری ک اصلن قرار نبود باشه میخای کره اولویت باشه؟؟ بازم اوکی من هیچی نمیگم حداقل ی خورده تلاش کن خب
هیچی ندارم بگم دیگ :(
بعد از ی روز ب شدت طولانی با شنیدن کلی غر بالاخره رسیدم ب تختم
بزار ی زنگ دیگ به یونگی بزنم
_بوق اول..
_بوق دوم..
_بله؟
+یوونگییی
_شما؟
+من؟؟
این صدای یونگ نبود.. نکنه دوس پسرشه.. نه اون نامزد داره.. نکنه صدا دخترس من اشتباه میشنوم.. نکنه باباشه؟؟؟
_با کی کار دارین؟؟
+با مین شوگا کار دارم
_من دوستشم اگ کارتون واجبه میتونین ب من بگین
+کجاس؟؟
_داخل استودیوشه وقتی اومد بیرون میگم بهتون زنگ بزنه خدانگهدار
قط کرد الان؟؟؟ بیشعور با زنگ دوباره موبایلم ب امید یونگی سریع جواب دادم
+یوونگگ
=یااااا همش یونگ یونگ نکن بلندشو بیا ب رفیقت سر بزن
+اااهه جین هیونگ چطوری کره چطوره
=دردسر همش دردسر همممششش دردسر
+چرا؟؟
=خب میدونی دیگ کوک اونجاس... تهیونگ اینجا... مشکلای کوک مشکل منه مشکلای تهیونگ مشکل نامجونه مشکلای نامجون مشکل منه مشکلای من مشکل نامجونه و...
+هی هی فهمیدم فهمیدم من میتونم کمکی کنم؟؟؟
= اره برو ب کوکی من سر بزن همش تنهاس و با مامان همش بحثش میشه مامان میخاد زنش بده اون زن نمیخاد اوو امیدوارم تهیونگ نشنیده باشه
+باشه هیونگ من شب میرم پیشش
=مرسی عزیزم بیای کره جبران میکنم قول میدم بابای
+بابای..
تا بخوام برسم اونجا 4 ساعت تو راهم... اههه نمیخام باید راه بیفتم..
Kook=)
تهیونگ... ته... هق... . ته ته... وی.. تهیونگی... هق...
=کوک؟؟ نمیای بیرون؟؟؟
چطوری ازم انتظار داره برم بیرون..
*بوم(صدای کوبیده شدن دره)
_یااا جئون جونگ کوک با اینجا نشسن و عر زدن فک میکنی برمیگرده؟؟؟؟؟
جیمین؟؟؟
+جییمیییننناااااا
کشیدم تو بغلش. وشرو کرد به نوازش کردن موهام و اروم کردنم
+جیمینا.. هق ته ته... هیونگ.. هق همشون رفتن.. هق..هق..تن.. تنهام گذاشتن..
_هههییییششش اینطوری نی کوکی خودتم خوب میدونی تهیونگ نمیتونس اینجا بمونه و مجبور شد بره میدونی ک اصلن حالش خوب نی درسه؟ چرا باز جواب تلفناشو نمیدی
+نم... نمیخوام دلم براش تنگ شه... هق عععععععععرررررر من تهیونگی مییخوواامممم من دلم براش تنگ شدههه
+من تهیونگ کیوت خودمو میخوااممممم ههققق.. هق..
_کوووک اگ گریه نکنی برات یه سوپرایز دارم
+هوم؟؟؟؟
_نظرت چیه وقتی من دارم میرم کره توعم باهام بیای؟؟؟
+چ... چی؟؟؟؟ منم بیام؟؟ میشه؟؟؟ جییمییینییییی منم ببررررر
_خیل خب خیل خب ب این بهونه هم میتونی از زیر دس مامانت در بری هم از زیر دس کمپانی تازه میتونی اقامتم بگیری
+موچی من ک نمیتونم اونجاعم شرکت بزنم
_عاشقی خنگت کرده هاااا تو وقتی با تهیونگ اونجا ازدواج کنی اقامت میگیری
من؟؟ تهیونگ؟؟ ازدواج؟؟؟؟
~~~~~~~
~~~~
~~
من برگشتمممم 👋👋👋