77

214 39 17
                                    

اين داستان:وقتي نميتوني دو ثانيه با عشقت تنها باشي...

استيفن:*يه ميز كامل صبحونه براي توني ميچينه و منتظر توني ميشه تا بياد *صبحت بخير زيباي خفته

توني:*وارد اشپزخونه ميشه و با ديدن صبحونه لبخند بزرگي ميزنه*صبحت بخير عشق

استيفن:*توني رو تو بغلش فشار ميده و با ديدن لبخند توني لپ هاش سرخ ميشن و توني رو مي بوسه*واو!نميدونستم زمينم دوتا خورشيد داره

توني:*ابرويي بالا ميندازه و در حيني كه ميخواد استيفن رو ببوسه جواب ميده *خورشيد زندگي من تويي

*همزمان بچه ها (پيتر مورگان هارلي نيبولا )ميان تو اشپزخونه و توني از استيفن جدا ميشه*

مورگان:اهم اهم ! عااام محاسباتتون غلط بود !
زمين شما چهارتا خورشيد داره ،من نيبولا پيتر و هارلي ميشيم چهارتا خورشيد:)

استيفن:چه زندگي گرم و پر حرارتي با وجود چهارتا خورشيد وقت نشناس داريم ما ...بشينيد پشت ميز صبحونه رو شروع كنيم

توني:*اروم از حرص خوردن استيفن ميخنده *

•••
•خورشيد هاي تو خونه وقت شناس باشيد😂•

fun time with avengers 3 (complete✔️)Where stories live. Discover now