Understand !

1.5K 164 11
                                    

وارد خونه شد کولش و پرت کرد رو صندلی،لباساش و درآورد و وارد حموم شد.
با هجوم آب  گرم روی تنش آرامش پیدا کرد.

براش عجیب بود قبلا هیچ وقت اینجوری نشده بود که نتونه درمقابل یه الفا مقاومت کنه.
با درموندگی به خودش تو اینه نگاه کرد گوشه لبش پاره شده بود کبودی های بدنش تو چشم میزد قیافش شبیه ادمایی بود که بهشون تجاوز کردن لبش و گاز گرفت
ولی خب مگه تجاوز اونقدر لذت داشت؟!
به خودش چشم غره رفت و شروع کرد به شستن خودش...

واقعاً چقدر یه آدم میتونه بیشعور باشه که بعد اینکه یه عالمه طرفتو پاره کردی همونجوری ولش کنی بری؟
عوضی دیک حرومه کله دیکی...

به نا کجا آباد نگاه کرد و خیلی جدی گفت "اخه مرد حسابی کی بعد سکس پارتنرشو ول میکنه میره اونم این سکس که انقدر..مم..مم ...هاایششش"

پشتش و کرد و با حرص سرش و شست نمیتونست واقعیت و پنهان کنه حدالقعل از خودش...
مطمئنن این بهترین سکس زندگیش بود از همه سکساش پر لذت تر بود .
درواقع  زیاد سکس نداشته کلاً یه دوس پسر داشت و دوبار باهاش سکس کرده بود که درمقابل چیزی که امروز تجربه کرد ۱۰۰ هیچ ازش جلوتر بود این مرد واقعا توانایی اینو داره که همه فانتزی های سکستو براوورده کنه..

زمزمه کرد
"تهیونگ ... "
اسم جذابی داشت مثل خودش نیمچه لبخندی  (درواقع چسه لبخندی) زد
اون مرد واقعا جذاب بود ،جذابتر از اون تو زندگیش ندیده بود.از اولین بار که دیدش اینو مطمئن بود.
همه چیش عالی و بی نقصه از صورت و هیکل گرفته تااا حرفه ای بودنش تو سکس .

نه نه فکر نکنید خیلی خوشحاله که با همکارش تو شرکتی که هنوز مهر استخدامش خشک نشده خوابیده 
نه.
فقط نمیخواد به اون قسمتی که چجوری قراره تو روی اون همکارش نگاه کنه فکر کنه چون میدونه هیچ راهی جز فرار کردن ازش نداره .

Teahuyng

ماشین و پارک کردم و سوار آسانسور شدم آخرین دکمه رو زدم تا به پنت هوس یعنی خونم رسیدم.
کتم و دراوردم و پرت کردم رو مبل
  رفتم حموم مورد علاقم که سرتاسر  پنجره بود و میشد شهر و به خوبی دید.
اب وان و باز کردم وباقی لباسامم دراوردم ،از خوش بو کننده و شامپو ریختم تو وان
نشستم تو وان و آرامش به سرتاسر وجودم تزریق شد..

Writer

چیز های انگشت شماری بودن که میتونستن این آرامش و بهش بدن، مثل : قهوه خوردن اول صبح، یه بغل پر محبت که خیلی وقته این و نچشیده بود ، حموم کردن توی این وانو حتی گاهی ارضا شدنش تو سکس..

با یادآوری سکس امروزش لبخند کجی رو لبش اومد
خیلی وقت بود همچین سکس با لذتی نداشت درواقع دومین بار بود  تو زندگیش همچین لذتی و تجربه میکنه.
اولیش توی سال اول دبیرستان بود وقتی با پسری که روش کراش داشت خوابیده بود.

Our destinyWhere stories live. Discover now