𝓒𝓱𝓪𝓹𝓽𝓮𝓻 𝓣𝔀𝓮𝓷𝓽𝔂-𝓞𝓷𝓮

1.9K 297 86
                                    

MANCHESTER RIVALRY
21- آهنگی برای عشق زیبای من

MANCHESTER RIVALRY21- آهنگی برای عشق زیبای من

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

ویکتور هوگو

موسیقی چیزی را بیان می‌کند که نمی‌تواند در قالب کلمات گنجانده شود و نمی‌تواند خاموش بماند.

༺♡︎༻

گاهی اوقات جونگکوک با خودش فکر می‌کرد که اگه کیم تهیونگ رو کنارش نداشت یا اصلا باهاش آشنا نشده بود، زندگیش چطور پیش می‌رفت. مرد خیره‌کننده، بی‌نقص و در عین حال پرعیب‌ و‌ نقصی که اجزای ظریف صورتش به زیبایی و لطافت پارچه‌های اشرافی بود.

جونگکوک عضو سخت‌شده‌ی مرد رو از توی دهنش بیرون آورد و نفس عمیقی کشید. ریه‌هاش داشت از نفس تنگی می‌سوخت. «نمیتونی بیشتر از این ببری توی دهنت؟» تهیونگ پرسید. صداش شهوت‌آلود و تحریک‌آمیز بود و باعث شد جونگکوک به خودش بلرزه و مورمورش بشه.

سرش رو بالا گرفت و با چشمای درشت و خیسش که مثل ستاره‌های چشمک‌زن برق می‌زد، به مرد بزرگتر خیره شد. بدون اینکه بخواد سرش رو تکون داد و با صدای وسوسه‌کننده و مطمئنی زمزمه کرد: «چرا. بیشتر از اینم میتونم.»

تهیونگ با ظرافت خاصی ابروش رو بالا انداخت و نیشخند شیطنت‌آمیزی بهش زد. با همون غرور همیشگیش که جونگکوک بهش عادت کرده بود- ولی هنوزم به طرز غیر منتظره‌ای نفس لعنتیش رو بند می‌آورد.

«میدونی که هنوزم باید بریم طبقه‌ی پایین، مگه نه؟»

جونگکوک اخم کرد و واضح بود که از حرف‌های مرد بزرگتر خسته شده؛ با اینکه میدونست حق با اونه. لبهاش رو دور عضوش حلقه کرد و نصفه‌ش رو توی دهنش برد و هومی آرومی کشید.

خجالت‌آور بود.

حداقل برای جونگکوک تجربه‌ی خجالت‌آوری بود. اینکه بخوای برای اولین بار دیک یه نفر رو کامل توی دهنت ببری و براش ساک بزنی. اون یه نفرم کسی باشه که دوستش داری، کسی که ضربان قلبت رو بالا میبره و به زندگیت معنا میده.

MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓Where stories live. Discover now