Part7 [Real sex]

8.9K 578 252
                                    

ووت و کامنت دادن به پارت رو فراموش نکنید.







به منظره وسوسه کننده مقابلش خیره شد...لعنت...اون پسر زیادی خوب بود زیادی...

برای خالی کردن قیضی که از خواستن پسرک داشت ضربه محکمی به باسن آدامسی و برهنه ش کوبید و گفت:

"واست گگ (دهنبند_همین توپ هایی که بهش بند وصله و میکنن تو دهن) نمیبندم و میخوام وقتی دارم میکنمت خوب ناله کنی بیبی بچ."

و پسر رو رها کرد و سمت باقی وسایل رفت.

تهیونگ هنوز شروع نشده احساس سفت شدن داشت. لعنتی...اسپنک های محکم اربابش واقعا لذت بخش بودند!
دست های بالا بردش درد گرفته بود اما تلاش کرد نادیشون بگیره و حواسش رو اربابش که دوباره به سمتش میاد بده.

چشم بند مشکی روی چشم هاش قرار گرفت، جونگوک گردنش رو پایین تر کشید طوری که به سرش سمت پایین خم شد. (تصور کنید بدنتون رو تخته و سرتون از تخت آویزون...متوجه شدین؟ ^^)

"اون دهن کوچولوتو واسم باز کن."

سریع لب هاشو از هم فاصله داد انگشت های مرد تا جایی که میتونستن وارد دهانش شدن و شروع به ضربه های محکم زدن کردن.

"میبینی ته؟ حسش میکنی؟ چند دقیقه دیگه این کاکمه که قراره اینطوری تو دهن هرزت ضربه بزنه."

انگشت هاش رو بیرون کشید و بدون توجه به ناله های نیازمند سابش سمت هوک نقره ای رنگ رفت.

(نمیدونم چطوری توضیحش بدم ی چیزی مثل قلابه که اون قسمتش که میره داخل و بعضی هاش دایره های توپی شکل داره)

(نمیدونم چطوری توضیحش بدم ی چیزی مثل قلابه که اون قسمتش که میره داخل و بعضی هاش دایره های توپی شکل داره)

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.

К сожалению, это изображение не соответствует нашим правилам. Чтобы продолжить публикацию, пожалуйста, удалите изображение или загрузите другое.
Yes Master! [Kookv_yoonmin]Место, где живут истории. Откройте их для себя