همونطور که یه تیکه نون تست رو بین لباش گرفته بود ، سعی میکرد با پشت هم بالا پایین پریدن شلوارش رو کامل بپوشه.
با برخورد پاش به میز اتاق تعادلش رو از دست داد و محکم زمین خورد .
فاککککک
چشماشو از درد بست.
دو تقه نسبتا محکم به در اتاق خورد ؛
آقا حالتون خوبه ؟! اتقافی افتاده؟ میتونم بیام تو ؟دستاش رو ستون بدنش کرد و نیم خیز نشست و با سرفه کوتاهی صداش رو صاف کرد ؛
اهم .....خوبم جوزف . چیزی نشده !با دست دیگش مشغول ماساژ دادن کمرش شد.
(بوت و کمر نازنیم به فاک رفت هق)_آقا ولی صدا از اتاق شما اومد مطمئنید که اتفاقی نیوفتاده ؟
با گرفتن لبه تخت سعی کرد بلند شه ؛
آره آره خو...ولی اون حواسش نبود که شلوارش رو هنوز کامل نپوشیده و دوباره زمین خورد و هم زمان ملافه تخت رو جوری کشید که ظرف پاپ کورنی که رو دیشب برای فیلم دیدن آورده بود و تموم لباسای روی تخت روی سرش بریزه !
ولی قبل از اینکه بتونه شرایط رو درک کنه در اتاقش با شدت باز شد.
....
*ده دقیقه بعد*معذب تو ماشین نشسته بود و با انگشتاش بازی میکرد.
_آقا معذرت میخوام ولی من فقط نگران شدم که اتفاقی افتاده باشه..با به یاد آوردن صحنه ی چند دقیقه قبل صورتش بیشتر از قبل از حرص و خجالت قرمز شد ..
.*ده دقیقه قبل ؟*
هنوز شرایط رو درک نکرده بود که در اتاق با شدت باز شد .
با گیجی سرش رو بالا آورد و به جوزف نگاه کرد.ابروهاشو بالا برد ؛
یاااا چیشده ؟؟ مگه نگفتم نمیخواد بیای داخل .._کمک میخواید آقا؟
و اشاره کوتاهی به یونگی کرد.کمک ؟... سرشو پایین آورد و به وضع خودش نگاه کرد . چشاش به درشت ترین حالت ممکن در اومد و جیغ کشید ؛
برو بیرووووووووووووون !!!!!!!!!!!
.
.
.
تند تند سرشو به چپ و راست تکون داد و زیر لب شروع کرد به غر زدن .نگاهی به ساعت ماشین انداخت و چیزی که بدتر میتونست باز گند بزنه به روزش ؛
ساعت ...درسته دیگه نه ؟جوزف آروم خندید و سرش رو تکون داد .
دیرم شددددد
بعد از چند دقیقه جوزف جلوی در مدرسه نگهداشت.یونگی به سرعت در ماشین رو باز کرد و بعد از گفتن (ممنون) سریع سمت ساختمون مدرسه شروع کرد به دوییدن .
شلوغ بودن راهرو مدرسه موضوع زیاد جالبی نبود ...
با رسیدن به کلاس تونست تهیونگ رو ببینه که به دیوار تکیه داده و مثل همیشه سرش تو گوشیه.
![](https://img.wattpad.com/cover/309519334-288-k240657.jpg)
YOU ARE READING
𝙼𝚒𝚗𝚝 𝚌𝚊𝚗𝚍𝚢 "آب نبات نعناع"
Fanfictionبه خاطر یه بدهی مسخره هر روز نباید بیای تا دم در مدرسه ام! ___________ باشه مین شوگا تو بردی! حالا اون ماشه لعنتی رو بکش و تمومش کن! و آخرین چیزی که قبل از سیاهی به خاطر داشت صدای شلیک گلوله بود. 𝐍𝐚𝐦𝐞 : 𝙼𝚒𝚗𝚝 𝚌𝚊𝚗𝚍𝚢 (آب نبات نعناع) 𝐖𝐫...