وی : هی بیب
جی کی : سلام
وی : من تنهام و حوصله م سر رفته
جی کی : هم اتاقیت؟
وی : با کراششه
وی : باهم دارن درس میخونن
وی : قبل رفتن انقدر جیغ زد. سرم رفتجی کی : اون به نظر کیوت میاد
وی : ها؟
جی کی : چی ؟
وی : تو هیچوقت بهم نگفتی کیوت دیکهد
جی کی : ببخشید؟
وی : فعلاا نادیدش میگیرم
وی : اما آره من حوصله م سر رفته
وی : چیکار کنم؟جی کی : صحبت کن
وی : ؟
جی کی : یه چیزی در مورد خودت بگو
وی : اوک اوک
وی : خب من دوستای فوقالعاده ای دارم
وی : میخوای بدونی چطور باهاشون آشنا شدم؟جی کی : آره
وی : سال گذشته بود من سال اول دانشگاه بودم
وی : و یه پسر کیوت روی اسکوتر
وی : اسکوتر برای افرادی که تو راه رفتن مشکل دارند مثل یه موتور سیکلت کوچیکه یه چیز جالبجی کی : وی میدونم اسکوتر چیه نگران نباش
وی : اون روز دبیرستانی ها برای بازدید اومده بودن اونم برای همین اونجا بود اومد و از من پرسید که راهی وجود داره با همکلاسی هاش به طبقه ی دوم بره
وی : ظاهرا دانشگاه دسترسی به ویلچر و این چیزا رو برای رفتن به طبقه ی دوم ندارهجی کی : اینجا هم همینطوره
وی : کنارش موندم و یکم صحبت کردیم پسر خوبی بود
وی : اون یه لبخند خیلی خیلی خوشگل داشت و خیلی مهربون بود
وی : بعدش پسری که همسنش بود از ما پرسید چه مشکلی وجود داره
وی : وقتی متوجه شد دانشگاه همچین چیزی نداره عصبانی شد و به اون پیشنهاد داد که اون رو به طبقه ی دوم ببره و اون قبول کرد خب این شروع داستان عاشقانه ی اونا بودجی کی : کیوت
جی کی : یکی رو میشناسم که شباهت زیادی که کسی که گفتی داره
جی کی : کالج منم همین مشکل رو دارهوی : او به هرحال من اون رو برای تموم سال تا تابستون امسال ندیدم
وی : یه روز از روزهای ژوئن بود که اون هارو تو یه کافه دیدم
وی : منو دعوت کرد که پیش شون بشینم
وی : با جمال و چند نفر دیگه آشنا شدم و شروع کردیم به دور زدنجی کی : اوکی به طرز عجیبی شبیه عه
جی کی : هرچی باشهوی : و برای همینم خیلی دوستش دارم اون باعث شد که دیگه دوست های مار(تاکسیک) نداشته باشم
جی کی : تو دوست های مار داشتی؟
وی : اوهم اولین سال دانشگاه
وی : اتفاقی افتاد و اونا من رو مقصر دونستن
وی : اما کی به اون دو رو ها نیاز داره وقتی با اون ۶ نفر آشنا شدم من رو ترک کردندجی کی : منظورت چیه ترکت کردن؟
وی : با من صحبت نکردن چون یه سوتفاهم رخ داد
وی : با دوستای جدیدشون منو هرزه خطاب کردن و شایع های زیادی پخش کردنجی کی : وات د فاک
وی : خیلی خوبه که از اونا متنفر بودم
جی کی : امیدوارم به حرفای اونا گوش ندادی باشی تو هرزه نیستی اون احمقا اشتباه کردن
وی : اشکالی نداره بیب بهم آسیب نزد🤍
جی کی : اوک
وی : تو کیوتی
جی کی : خیلی اینو میگی
وی : چون درسته
جی کی : نه
وی : میخوام شمارت رو به کیوت ترین بیبی بوی تغییر بدم
جی کی : نه
وی : انجامش دادم
جی کی : 🗿🗿
وی : هم اتاقی من برگشت باید برم
جی کی : کجا
وی : تکالیفم رو انجام بدم
جی کی : اوه موفق باشی وی
وی : uwuwuwu ممنونم
وی : دوست دارم💖💗💓💞💕💟❣💝❤💘~~~~~~~
سخن نویسنده اصلی :
جی هوپ نمی تونه راه بره و از اسکوتر استفاده میکنه من فکر کردم خوب میشه اگه یه تفاوت هایی باشه که من تاحالا در بوک های دیگه ندیدم
YOU ARE READING
hate meᵇᵃᵇᵉ(complete)
Romance[چت استوری☘︎] تهیونگ و جونگکوک ازهم متنفرن واقعا متنفرن تا زمانی که جونگکوک یه پیام ناشناس دریافت میکنه 𝒎𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗.𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝐬𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 , 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 تیکه ای از چت استوری~ ناشناس : هایی میخ...