78

2.1K 384 107
                                    

شماره ی منو بهش ندید

جونگکوک : سلام

هوسوک : سلام پسر عمو

یونگی : اوه مای گاد گی کوک

جیمی : هایی

جین : سلام جونگکووووووووکی

نامی : کوکککیی

جونگکوک : پس

نامی : بله؟

جیمی : ته ته فهمید؟

جین : نه بابا نفهمیده هنوز

جونگکوک : وایسا شما از کجا میدونید؟

جیمی : ....

جونگکوک : جونی گفت؟

نامی : نه اونا روشنفکرن بودن

هوسوک : جدی فکر کردی ما نمی فهمیم؟

جونگکوک : ....اره

جیمی : من که از اول وقتی دیدم تهیونگ یکی رو کیوت ترین بیبی بوی سیو کرده به یه چیزایی مشکوک شدم

جیمی : بعد این گروه رو درست کردی که شمارت رو بهش ندیم 

جیمی : منم اینارو کنار هم گذاشتم و فهمیدم

جونگکوک : اوه

جیمی : نایرا هم که روزی که تو ماشین بهت پیام میداد و گوشیت تکون میخورد فهمید

جین : همونطور که میبینی همه میدونن جز دوست احمق من

یونگی : اگر داره وانمود میکنه که نمی دونه چی؟

جونگکوک : باورکن اینطور نیست

جونگکوک : و اهان میخواستم بگم به کمکتون نیاز دارم

جیمی : میخوای ادم برات بکشیم؟هستم

یونگی : منم هستم

جونگکوک : چرا باید بخوام یکی رو بکشید

جونگکوک : جینی باید یه کاری برام انجام بدی

جین : جانم؟

جونگکوک : به تهیونگی بگو بیاد پیشت

جین : باشه؟

جونگکوک : ولی گوشیش رو اینجا بذاره

جین : هاه؟

هوسوک : اوهه

جیمی : اوه؟

جین : یعنی بهش بگم بیاد و گوشیش رو نیاره؟

جونگکوک : اره

جین : چرا ؟

جونگکوک : اوه

یونگی : اوه میخوای شمارت و  همه چیز مربوط به جی کی رو پاک کنی و شمارت رو بدی و از نوع شروع کنی؟

جونگکوک : .....

یونگی : درسته؟

جونگکوک : نه

hate meᵇᵃᵇᵉ(complete)Where stories live. Discover now