شماره ی منو بهش ندید
جونگکوک : سلام
هوسوک : سلام پسر عمو
یونگی : اوه مای گاد گی کوک
جیمی : هایی
جین : سلام جونگکووووووووکی
نامی : کوکککیی
جونگکوک : پس
نامی : بله؟
جیمی : ته ته فهمید؟
جین : نه بابا نفهمیده هنوز
جونگکوک : وایسا شما از کجا میدونید؟
جیمی : ....
جونگکوک : جونی گفت؟
نامی : نه اونا روشنفکرن بودن
هوسوک : جدی فکر کردی ما نمی فهمیم؟
جونگکوک : ....اره
جیمی : من که از اول وقتی دیدم تهیونگ یکی رو کیوت ترین بیبی بوی سیو کرده به یه چیزایی مشکوک شدم
جیمی : بعد این گروه رو درست کردی که شمارت رو بهش ندیم
جیمی : منم اینارو کنار هم گذاشتم و فهمیدم
جونگکوک : اوه
جیمی : نایرا هم که روزی که تو ماشین بهت پیام میداد و گوشیت تکون میخورد فهمید
جین : همونطور که میبینی همه میدونن جز دوست احمق من
یونگی : اگر داره وانمود میکنه که نمی دونه چی؟
جونگکوک : باورکن اینطور نیست
جونگکوک : و اهان میخواستم بگم به کمکتون نیاز دارم
جیمی : میخوای ادم برات بکشیم؟هستم
یونگی : منم هستم
جونگکوک : چرا باید بخوام یکی رو بکشید
جونگکوک : جینی باید یه کاری برام انجام بدی
جین : جانم؟
جونگکوک : به تهیونگی بگو بیاد پیشت
جین : باشه؟
جونگکوک : ولی گوشیش رو اینجا بذاره
جین : هاه؟
هوسوک : اوهه
جیمی : اوه؟
جین : یعنی بهش بگم بیاد و گوشیش رو نیاره؟
جونگکوک : اره
جین : چرا ؟
جونگکوک : اوه
یونگی : اوه میخوای شمارت و همه چیز مربوط به جی کی رو پاک کنی و شمارت رو بدی و از نوع شروع کنی؟
جونگکوک : .....
یونگی : درسته؟
جونگکوک : نه
YOU ARE READING
hate meᵇᵃᵇᵉ(complete)
Romance[چت استوری☘︎] تهیونگ و جونگکوک ازهم متنفرن واقعا متنفرن تا زمانی که جونگکوک یه پیام ناشناس دریافت میکنه 𝒎𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗.𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝐬𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 , 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 تیکه ای از چت استوری~ ناشناس : هایی میخ...