[ Discord ]

Part 6

13:15 mins

با ترس سرشو آورد بالا ، ترسیده بود که نکنه جفتش اومده اینجا ولی با شخصی که دید انگار آب یخ ریخته باشن روش لرزید

جونگ کوک و وی باهم توی سالن وایساده بودن
وی داشت با طرف پشت خط موبایلش حرف می‌زد و جونگ کوک هم با بهت و شاید کمی ترس به تهیونگ نگاه می‌کرد

تهیونگ همونجا وایساده بود و حرکتی نمی‌کرد ، با ترس لباس جی هوپ رو چنگ زد و بریده بریده گفت:
+ ه...هیونگ ...من..من جفت.م ..... رو

دیگه نتونست بگه چی میگفت ؟ اینکه جفت برادرش جفت اونم هس ؟ یا بگه واییی من جفت دومم رو پیدا کردم و اون جئون فاکینگ جونگ کوکه؟

جی هوپ متعجب و سوالی نگاش کرد
= چی چی میگی؟

تهیونگ قدمی عقب رفت که اینبار صدای وی توی عمارت اکو شد
× هی جونگ کوک من دارم میرم برای شب برمیگردم

جونگ کوک ولی هیچ واکنشی نشون نداد ...چون اصا نفس نمی‌کشید
حسای عجیبی داشت و درکمال تعجب همه باهم به سراغش اومده بودن
حسایی مثل ترس و دلهره ، عصبانیت ، گیجی و هنگ بودن ، هیجان با چاشنی شادی ؟

آب دهنش رو قورت داد الان چی شد؟ وایسا وایسا ...مگه وی جفتش نبود ؟ پس چرا الان گرگش برای یه گرگ دیگه زوزه می‌کشید و جفت جفت می‌کرد؟

با برخورد دستی به شونش از بهت دراومد
_ چی ؟ بله چی شده؟

وی ابرویی بالا انداخت
× تو چت شده ؟ سه بار صدات کردما

_ چیزه...متوجه نشدم

وی سری تکون داد
× باش ... خب من دارم میرم بای

جونگ کوک رفت جلو تا بغلش کنه ولی انگار وی ندید برگشت و از عمارت خارج شد
حس مرگ داشت چرا وی اونو به چپش گرفته بود؟
فعلا وقت اینارو نداشت باید با تهیونگ صحبت می‌کرد

برگشت سمت پله ها که جی هوپ و به همراه تهیونگ پایین پله ها دید
رفت جلو تا سلام کنه ولی با دیدن پای جی هوپ پوقی زد زیر خنده

= زهر مار چرا میخندی ؟

جونگ کوک با ته مایه خنده تو صداش گفت :
_ واییی پارم باز چیکار کردی ؟
و به پای جی هوپ اشاره کرد
جی هوپ با اخم یکی زد پس کلش
= حالا این خنده داشت؟ حتما یه کاری کردم که شکسته اصا ب ت چ؟

کوک سرشو گرفت و به تهیونگ نگاه کرد
یهو جو خفه ای حاکم شد و هیچ کس جرعت شکستنش رو نداشت
جی هوپ که حاله متشنج بین اون دوتا رو دید خیلی بیخیال از کنارشون رد شد و رفت

جونگ کوک به تهیونگ نگاه می‌کرد ، این خیلی عجیب بودش و کمی ترسناک
نفسی گرفت و بیشتر به ته نزدیک شد
تهیونگ با نزدیک شدن کوک یه قدم عقب رفت
_ تو...یعنی من ....آه چطوری اخه؟