گام چهارم

141 31 2
                                    

  کراشم رفیقمه!

زندگی کردن اصلا آسون نیست باید از باسن مبارک مایه بذاری وگرنه تو این دنیای تخمی کلاهت پس معرکه است، این جمله یکی از همون جملات قصار هیونگ عزیز جونگین بود و جونگین میخواست که یک نکته ریز رو بهش اضافه کنه، این که زندگی کردن به عنوان یک گی و یافتن یک کیس مناسب و تور کردنش آسون نیست، اصلا و ابدا.
با کمر دردناک و دنده های له شدش بر عکس همیشه هیچ رغبتی نداشت که برقصه، حموم آب گرم هم فقط کمی از دردش رو کم کرده بود و حس میکرد یک چرخش یا یک قر ریز باعث میشه تموم ستون فقراتش جابجا بشن، ولی برخلاف تصور هیونگش، جونگین پسر فوق العاده مسئولیت پذیر و سخت کوش بود و دوست نداشت تو چشم بچه های گروهش یک لیدر کم ظرفیت و همیشه نالان جلوه کنه.
گروه قرار بود به زودی یک اجرا داشته باشه و تمرین هاشون یکم بیشتر وجهت دار تر شده بود، نباید بقیه رو نا امید میکرد، یه نفس عمیق کشید و با کشیدن در به سمت خودش وارد شد، و شد همون لیدر مهربون و جذاب بچه های گروه و نور چشمی مربی ها و مدیر آکادمی.

تو زندگی آدم همیشه لحظه هایی هست که باعث میشه احساساتی رو درک کنی که فکر میکردی توی وجودت نیست مثلاً در حال حاضر که شش جفت چشم قلبی با تمام وجود حرکات نرم و سبک جونگین رو میبلعیدن.

بکهیون سرشار از حس افتخار با لحن پدرانه ای گفت:
/ میبینیش؟....وقتی می‌رقصه مثل یک بت میمونه!...باید پرستیدش....خیلی پدر سوخته است توله ام...الهی که فداش شم.

و سهون با پشمای کز خورده با تکون دادن سرش، حرف بکهیون رو تأیید کرد و یکم دلش خواست که به جای اون باشه.قدم برداشتنش مثل حرکت بال پروانه ها زیبا و نرم بود، وقت رقصیدن انگار وجودش، وجود یک فرشته رو قرض کرده باشه، این همون پسر بود؟!....مطمئنن خودش بود! فقط خیلی با شکوه تر و افسانه ای تر.

_ بچه ها کارتون خوب بود...خسته نباشید...به خاطر امروزم که نتونستم صد در صد توانم رو بذارم معذرت میخام...بیاین فردا تموم تلاشمونو بکنیم.‌

~این چه حرفی جونگین!تو مثل همیشه حرف نداری لیدر، مگه نه گایز؟
بقیه حرف گایول یکی از مین دنسرهای دختر گروه رو تأیید کردن و بعد روحیه دادن و برنامه چیدن واسه فردا از هم جدا شدن، آن روز به خاطر کسالت جونگین تمرین بعد از ظهر کنسل شده بود اما بقیه مشکلی باهاش نداشتن، کی از کمی وقت اضافه برای استراحت و انجام کارهای دیگه اش بدش میاد؟!

و جونگین باید ندیده گرفتن اون سه نفر رو تموم میکرد و می‌رفت سراغشون.

_سلام هیونگا....و آقای اوه...از این ورا ؟

/ سلام جونگین...خسته نباشی....وااااای پسرررر بهت افتخار میکنم....تو عالیی!...فک نکنم تو دنیا بعد مایکل جکسون خدا بیامرز کسی بتونه اندازه تو منو تحت تأثیر قرار بده.

برای داشتن توWhere stories live. Discover now