وقتی تهیونگ به سختی پسر رو روی تخت پرت کرد جونگکوک ناله کرد "نکن" پسر به آرومی با چشمای درشت و لب های لرزون زمزمه کرد، از ترس اینکه چه اتفاقی ممکنه براش بیفته.
تهیونگ پوزخندی زد و روش خیمه زد، شروع به قلقلک دادن کرد"تهیونگ بس کن لطفا!"جونگکوک سعی کرد قهقهه اش رو خفه کنه.
چطوری تو این وضعیت قرار گرفتن؟
جونگکوک بعداز شیفت کاریش داشت به خونه بر می گشت. شام سوخته و تهیونگ که خیلی نا امید بود ازش استقبال گرمی کردن روی برنج یه گیلاس گذاشته بود شاید طراحی داشته باشه.
جوکوک وارد آشپزخونه شد بوی گند اونجا رو گرفته بود فکر میکرد که تهیونگ کدوم دیوار رو سوزونده"این چیه؟"با اشاره به آب زد پرسید تا اینکه بزرگتر بهش گفت سوپ عه
"این پو شبیه قهوه ای ایجاد شده توسط گاو هاست که به عنوان عنشون بهم معروف میشه تو باید از آشپزخونه ی لعنتی دوری کنی"
این دیگه اخرین تلاش تهیونگ برای حفظ ارامشش بود
چطوری جونگکوک میتونه انقدر بی رحم باشه؟ نمی تونه بفهمه تهیونگ برای همین هم کلی تلاش کرده؟تهیونگ بلد نیست بپزه یه برنج رو به زور درست می کنه نمی تونست فقط اون برنج لعنتی رو کوفت کنه و تشکر کنه؟حتی اگه ساختگی باشه؟
"ت-تهیونگ بس کن هاهاها بس کنن الان خودمو خراب می کنم" "بکن می بینیم چقدر خجالت و میشه" رو زانو هاش نشست و به قلقلک دادن پسر ادامه داد کوک زیر ته خیلی کوچیک به نظر می رسه که می خندید اشک از گوشه چشمش جاری میشد"ته لطفااا"
تهیونگ با پوزخندی که نشون دهنده ی غرورش بود بس کرد اما با ضربه ای یهویی از روی تخت افتاد.
"عوضی دیک کوچولو دارم بهت اخطار میدم اگه دوباره منو قلقلک بدی دیکت رو تیکه تیکه می کنم و میندازم تو همین سطل اشغال فهمیدی عوضی؟"
تهیونگ با عجله سرش رو تکون داد "باشه"پسر کوچیکتر که موهاش رو مرتب کرد از اتاق بیرون رفت.
وای اون خیلی ترسناکه
تهیونگ از روی زمین بلند شد و بیرون رفت و متوجه شد جونگکوک درحال خوردن برنجی عه که درست کرده به شلوارش نگاه کرد"لازم نیست بخوریش"
جونگکوک یه لیوان پر تو دهنش کرد"مزه کونم رو میده"
"مگه میدونی کونت چه مزه ای میده"تهیونگ با خنده گفت
"هاهاها چقدر تو نمکی"جونگکوک چشم غره ای رفت
ته کنارش روی کاناپه نشست و نگاهش به کاسه ی دیگه ی برنج افتاد که دست نخورده بود لبخندی زد
این احتمالا اولین گفتگوی واقعی اونا توی سالهای اخیر بود
***********
دوست دارید این بوک طولانی باشه یا کوتاه؟
YOU ARE READING
S*X MATE(complete)
Romance[چت استوری🝮] جایی که دو هم اتاقی تصمیم می گیرن از طریق برنامه ی "سکس میت" گرایش خودشون رو تایید کنن اما همه چی اونطور که تصور می کنن پیش نخواهد رفت چون شروع به پیدا کردن احساس به اولین کسی که فکر می کردن باهاش رابطه جنسی رو شروع می کنن . 𝑴𝒂𝒊𝒏 �...
