29

1K 156 43
                                    

نویسنده:ممکنه این پارت یکم زیادی وات د فاک باشه تحمل کنیددد





پرتو های درخشان نور از یه پنجره ی گرد وارد اتاق می شد و اتاق کوچیک رو روشن می کرد و تشخیص زمان رو برای تهیونگ اسون تر می کرد

"صبح افتضاحه"زمزمه کرد و پایین رو نگاه کرد و که جونگکوک رو نیمه برهنه درحالی که روی زمین دراز کشیده بود دید

پتوی کهنه ای ناحیه پایین تنش رو پوشونده بود پاهاش رو تکون داد که خورد به پایه ی مبل قدیمی"ازت متنفرم"به ارومی زمزمه کرد و سعی کرد بلند شه اما با حس کرد موج درد کمرش توقف کرد

تهیونگ که نمی دونست موضوع از چه قراره داشت میرفت نزدیک پسر که "نزدیکم نشو!ازت متنفرم"

جونگکوک بغض کرد" تو به من تجاوز کردی"

تهیونگ چشماش گرد شد و شکه"هان؟ دود....چی؟"ته کاملا لباس پوشیده بود پس با سردر گمی اطراف رو نگاه کرد

"کونم درد می کنه,لختم,ما تنهاییم " تهیونگ سرش رو با شدت به نشونه ی نه تکون داد""دقیق یادم نمیاد دیشب چی شد کوکی اما مطمئنم بهت تجاوز نکردم

جونگکوک داد زد"معلومه کردی تو به من تجاوز کردی متجاوز"

تهیونگ با تمسخر ادامه داد"من مرد شریفی هستم هرگز همچین کار زشتی نمی کنم اصلا از کجا معلوم تو منو اغوا نکرده باشی؟"

"ای احمق لعنتی"جونگکوک لامپ شکسته ای دقیقا کنارش قرار داشت و سمت پسر بزرگتر پرتاب کرد تهیونگ با موفقیت جا خالی داد و لبخند پیروزمندانه ای رو لبش نقش یافت که با خوردن توپ تنیس وسط سرش پاک شد"اختاپوس خفت کنه کثافت زاده"

تهیونگ جایی که توپ خورده بود را نگه داشت که بر اثر ضربه حتما کبود شده بود"فاک"

جونگکوک ساکت شد و با چشمای درشتش پلک زد اشک هاش حین این کا ناپدید شدن"لطفا دیگه بهم تجاوز نکن بجاش دیکت رو ساک می زنم"

بزرگتر چشماش گرد شد و با تعجب به کوک نگاه کرد"دود جدی می گی؟"جونگکوک چشم غره ای رفت تهیونگ دوتا کاغذ صورتی پیدا کرد که بدجور تا شده بود رو یکی از کاغذ ها نوشته بود*از کوک مست به کوک هوشیار*جونگکوک قبل باز کردن کاغذ بهش زل زد

تهیونگ کاغذ خودش رو باز کرد

تو جونگکوک رو بوسیدی و اون جواب بوست رو نداد باهاش کنار بیا XOXO

اب دهنش رو قورت داد و به پسر کناری نگاه کرد جونگکوک با خودش زمزمه کرد "اگه ما کاری نکردیم پس چرا کونم درد می کنه؟"

"تو نامه ی تو چی هست؟نشونم بده"تهیونگ چشماش رو تنگ کرد و با کنجکاوی به پسر نگاه کرد و سعی کرد نزدیکش بره"همونجا وایسا ببینم نیا جلو!"

"داری عرق می کنی کوک"تهیونگ گفت اما پسر با بهونه ی گرمه سعی کرد به بحث پایان بده ولی خب کدوم خری باور می کرد کوک لخت بود و دما 12 درجه

جونگکوک عصبی جا به جا شد"اگه به من بگی مال تو توش چیه منم می گم"

تهیونگ قبل از اینکه سرش رو تکون بده چند ثانیه به پسر خیره شد"حالا عادلانه ست برای من میگه :کیر کوچولو برو و بعدا بیا ددی میخواد با واژن بازی کنه واژن لطفا بمون....حالا برای خودت رو بگو"

جونگکوک منزجر شد

"واقعا این رو نوشته؟بهم نشون بده اگه راست میگی"جونگکوک گفت پسر پلک زد و سریع یادداشتش رو انداخت تو دهنش رو شروع کرد به جویدن

"تهیونگ وات د فاک"

تهیونگ اب دهنش رو قورت داد "اوه"

جونگکوک سعی کرد بشینه اما موج دیگه ای از درد رو حس کرد صورتش از درد بهم پیچید که باعث نگرانی ته شد

تهیونگ فورا نزدیکش شد و دستاش رو روی کمر جونگکوک گذاشت و برش گردوند پتو رو کنار زد که دید باکسرش خونیه

"د-دود از کونت داره خون میاد"

"نه دروغ می گی!من یه مردم نمی تونم پریود شم این یه دروغ بزرگههه"جونگکوک شروع به گریه کرد

"فاک جئون منظورم این نبود که پریودی"

"اوه خداروشکر"جونگکوک عرق روی پیشونیش رو پاک کرد و نفسی عمیق کشید

"یه میخ تو کونت عه"

"تهیونگ شوخیت گرفته؟اونقدرا هم شجاع نیستم که از میخ به عنوان دیلدو استفاده کنم

پسر سعی کرد یهو میخ رو بکشه بیرون بدون اینکه کوک بفهمه رو دیوونه بشه "اخ"با کشیدن میخ لکه قرمز خون بیشتر رو باکسرش پخش شد چشمای تهیونگ گشاد شد"کشیدمش بیرون...فاک"

"هورا"جونگکوک خوشحال شد

تهیونگ دستش رو روی باسن پسر فشار داد تا جلوی خونریزی رو بگیره اما توسط جونگکوک سیلی ای هدیه گرفت"دست به کونم نزن منحرف"

تهیونگ نفس عمیقی کشید"میدونم خوشت نمیاد اما باید باکسرت رو دربیارم"

"چی؟"جونگکوک حتی یک ثانیه هم برای واکنش نشون دادن بهش داده نشد چون باکسرش به پایین کشیده شد

فاک یه فواره خون از کونش داشت می اومد جونگکوک کم کم داشت هوشیاریش رو از دست می داد"نگران نباش خودم می برمت بیمارستان"

همون پتوی کهنه رو دور پسر پیچید و اونجایی که خونریزی می کرد رو بیشتر فشار داد

اصلا چطوری لخت شد؟

میخ لعنتی چطور تو کونش رفت؟

*************

اقا اینجا nail هم میشه ناخون هم میخ نفهمیدم کدومه ولی میخ منطقی تر به نظر می رسید پسس یاح💅🏻

S*X MATE(complete)Where stories live. Discover now