⚠︎︎40⚠︎︎

1.1K 133 51
                                    

"فاکینگ شت"

جونگکوک مست بود و هر کاری که داشت می کرد صد درصد فردا تبدیل به پشیمونی بزرگ می شد. تهیونگ می خواست کاری کنه که پسر بس کنه حتی بهش سیلی ارومی زد اما پسر فقط ناله کرد و ددی صداش کرد.

پسر نمی دونست چه خبره جونگکوک به تخت بسته بودتش و خودش رو با یه دیک شق تنها گذاشته بود.
جونگکوک خیلی‌وقت بود که رفته بود دستشویی و بیرون نیومده بود خیلی وقت که نه ولی در اون حدی بود که تهیونگ حس می کرد خیلی وقته چون فاک دردناک بود باشه؟!

"جئون فاکینگ جونگکوک به مسیح قسم میخورم اگه....یا مادر مقدس اریانا گرانده این چیه پوشیدی؟"

جونگکوک با گوش های خرگوشی و لباس زیر صورتی از دست شویی اومد بیرون به پایین نگاه کرد درحالی که چشماش اشکی بود لبخند زد"خوشگل به نظر نمیام؟"

پسر میخواست داد بزنه که اون خیره کننده، زیبا، سکسی و هات بنظر می رسه اما نمی تونست این رو بگه چون مشغول تصور چیزایی بود که توسط کوک غیرقابل پیشبینی‌ بود.

تهیونگ همچنان به کوچکتر خیره شده بود و خالکوبی های اون با مقدار لباسی که پوشیده بود برجسته تر به نظر می رسید، اگر چهره زیبا و کمر باریک پسر نبود، بقیه اون رو به عنوان یک تاپ اشتباه می گرفتند.

تاپ غالب با توجه به مقدار عضلاتی که داشت. عضلات شکمش فوق العاده بود و عضله دوسر و قفسه سینه اش بزرگ به نظر می رسید. نه، سینه‌ش آنقدرها هم بزرگ نیست، به شکل مردونت عضلانی‌عه.

تهیونگ قسم خورد که دیکش فقط با خیره شدن به خالکوبی های پسر ،قلب کوچک زیر گردنش، تاج گل مرده دور نوک سینه چپش، جمجمه روی شکمش، اسلحه روی رون چپش، سیگار سوخته روی استخوان ترقوه اش تکان خورد. یک JJK بزرگ دور بازوی راستش، یک پرنده به دام افتاده زیر خالکوبی JJK، یک چاقوی خونی روی سینه اش.

چند نقل قول به زبان های مختلف روی بدنش نوشته شده بود. یکی به انگلیسی، دو تا به کره ای، یکی به چینی. تهیونگ جملاتی را که به زبان کره ای خالکوبی شده بود می فهمید، اما تشخیص و درک اونایی که به زبان انگلیسی و چینی بودند یکم سخت بود.

"我爱上了错误的性别"

" It's not a phase"

"تهیونگی~"جونگکوک روی تخت اومد" A برای باسن B بالز C کاندوم D دیک E تخم مرغ F فاک من بیبی توام پس تو ددی‌م شو تا بریم پارک باهم بازی کنیم"تهیونگ از نگرانی و پنیک گریش گرفت "خدای من چه کوفتی زدی؟"

"گریه نکن تهیونگی، کوکی قول میده بهت حس خوبی بده"پتو رو از روی تهیونگ کنار کشید پایین تنه‌اش کاملا لخت بود، جونگکوک به دیکش لبخند زد و دستش رو مثل سرباز‌ها کنار پیشونیش گذاشت"سربازان برای خوندن سرود ملی صاف وایستید!"

S*X MATE(complete)Where stories live. Discover now