+نوشته بود:
«کسایی که تو سرنوشت هم باشن، به همدیگه برمیگردن.
شاید دور باشن، شاید دور بشن،شاید دیر همو پیدا کنن اما بالاخره میرسن.»+منو توام به هم رسیدیم گوگیم.
و من عاشق همین رسیدنمونم حتی اگه هنوز نتونسته باشم اونجوری که میخوامت حست کرده باشم.+تو که نمیدونی این قلب چجوری برا داشتنو حس کردنت داشت پر میکشید.
+گوگیِ چشم قشنگم..میشه بازم عینه یه هلوی خوشمزه نگام کنی؟
خنده ی ذوق زده ای روی لبش نشست،نگاهی به هلو های روی میزش انداختو نوشت
+من همه جوره دوستت دارم.
+حتی اگه عصبی باشی، حالت بد باشه، وقتی شکسته ای، وقتی پر از غر زدنی، وقتی خیلی وقته نخوابیدی و زیر چشمات گود شده، وقتی موهات سفید بشن و چروک روی پوستت بیافته یا صدات بلرزه،
حتی اگه کچل کنی، استایلتو تغییر بدی یا ظاهرتو عوض کنی، مریض بشی، استرس داشته باشی یا بترسی، خسته باشی، گریه کنی، رنگت بپره، به خودت نرسی.
من همه جوره، توی هر حالتی، تا همیشه و بی قید و شرط دوستت دارم و بغلم تا ابد برات بازه خرگوشکِ قلبم.با اینکه گوگیش کنارش بود،بازم عادت ایمیل فرستادنشو ترک نکرده بود.
فکر میکرد همین ایمیلاش باعث رسیدنشون به هم شده.
هلویی از روی میز برداشتو بعد از بو کردنش،گازی بهش زد.
پرینتشو داخل دفترش چسبوند.
خودکارو برداشتو زیر دفترش جمله ای رو که خیلی دلش میخواست به گوگیش بگه رو نوشت:+«من نگاه و صدای تو را در قلب و رگ هایم حمل میکنم.»
نگاهه زیر چشمی ای به دیواری که بینشون بود انداختو زیر لب با خودش گفت
+دلم میخوادش خب..
+«من قلبتو میخوام.
هم با قافش هم بدون قافش »دفترو بستو زیر سرش گذاشت،بآلشو توی بغلش فشار دادو سعی کرد فکر بوسیدن لبای گوگیشو ...
✨✨✨✨
هیونگ
پارت بیست و هفتبا نزدیک شدن هاجون بهشون و دیدن پوزخندی که روی لباش شکل گرفته بود،بوسه ی ریزی روی گوشِش گذاشت.
-همین الان با یئونگ برمیگردی.
-هر اتفاقی بیفته مهم نیست.پشت سرتو هیچوقت نگا نمیکنی.
-تا الان هرچی مدرک از هاجون جمع کردمو توی لونه مون،زیر همون آلاچیقی که دلت میخواست توش بشینیم قایم کردم.
-رمزش تاریخ روزیه که ولت کردم.
با شنیدن این حرف آب دهنشو به سختی قورت داد،یادش مونده بود؛تاریخ روزیو که تنهاش گذاشته بودو میدونست.لونه شون؟!!!بالاخره شنیدش،گوگیش خونه شونو لونه شون میدونست.
با شنیدن صداش از فکر بیرون اومد
YOU ARE READING
VENA AMORIS
Actionهمونجور که رایتر تلاش میکنه منظم باشه ، شمام ووت، کامنت، و فرستادنش به بقیه رو یادتون باشه . منم نیاز به انگیزه دارم خب (: 🌨️⭐⭐🌨️ میگـن: حلقهٔ ازدواج را به خاطرِ اين در انگشت چهارم در دست چپ میپوشند که یک رگ مستقیماً از انگشتِ چهارم به قلـب شخ...