Ch17: R U Mine?

1.9K 480 126
                                    

موزیک این پارت:
R U Mine? - Arctic Monkeys

تهیونگ با دستایی لرزون گوشیش رو لبه سینک گذاشت.
جیمین دست دراز کرد و با آسودگی برش داشت و توی جیب خودش گذاشت.
تهیونگ از توی آینه نگاهش کرد:

- داری چیکار می کنی؟

نگاه بی حس و لبخند سرد جیمین چشم هاش رو ملاقات کردند:

- می تونی بازیگری رو بذاری کناری، می دونم می دونی.

ولی اصلا راجب این قضیه نگران نمی رسید؟
چرا؟
و یهو تهیونگ متوجه شد.
جیمین می خواسته که تهیونگ بفهمه. وگرنه خیلی راحت می تونست برادرشو ترغیب کنه به دیدن تهیونگ نیاد.
اون جوری برنامه چیده بود تا تهیونگ خودش تکه های پازل رو کنار هم بذاره.
به طرز ترسناکی باهوشانه بود.

- چرا؟

تهیونگ آروم پرسید. جیمین بدون این که اسلحه رو از پشت سرش برداره، دستشو عقب برد و در سرویس بهداشتی رو قفل کرد. بعد نچی کرد:

- بهتر از اینا هم می تونی انجام بدی پسر خاله. زود باش، یه سوال بهتر بپرس. این سوالای تیپیکال برای آدمی به باهوشی تو سطح پایینه.

جوری که جیمین حرف می زد... انگار صد سال هم رو می شناختن. و با این حال تهیونگ حس می کرد برای اولین بار داره این آدم رو می بینه.
این مرد... هیچ شباهتی به کارآگاه پارک جیمین خندون و مهربون نداشت. این مرد صرفاً... هیچی بود. بی احساس.
انگار که روحش مُرده باشه. هیچ حسی توی چشم هاش سوسو نمی زد.

- خیلی خب... تو می خواستی من بفهمم تو کی هستی. چرا؟

جیمین خم شد و با لحنی آروم، انگار که داشت یه راز رو بهش می گفت، توی گوشش لب زد:

- چون، پسرخاله جانم، تنها کسی هستی که کاری از دستش برنمیاد.

تهیونگ خشک شد. منظورش چی بود؟
جیمین قدمی به عقب برداشت و تهیونگ این رو به این معنا دونست که می تونه برگرده. حالا، وقتی مستقیم بهش نگاه می کرد، می تونست نگاه سرگرم شده اش رو ببینه و به طرز عجیبی وحشتناک بود.

- چرا همچین فکری می کنی؟

تهیونگ خودشو مجبور کرد با صدای محکمی حرف بزنه. سخت بود که مغزشو قانع کنه مرد مقابلش، کارآگاه پارک کیوت و حرف گوش کن، همون قاتل سریالی غیرقابل دسترسه. کسی که این همه سال موفق نشدند دستگیرش کنن. کسی که بی تعلل خانواده کارآگاه هایی که روی پرونده اش کار کردن رو کشته.

جیمین تفنگش رو به تهیونگ نشونه نگرفته بود، ولی آماده توی دستش بود. و دست دیگه اش رو متفکر تکون داد:

- همم، بزار تصور کنیم چی می شه. برفرض این که به یک نحوی از اینجا سالم می ری پیش پلیس، و به کیم نامجون می گی "هی، حدس بزن چی شده. کارآگاه پارک جیمین همون گوسته. هاه، کی فکرشو می کرد نه؟" و اون می گه... خب، مدرکت کجاست؟

𝗠𝗿 𝗦𝘁𝗮𝗹𝗸𝗲𝗿 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕Where stories live. Discover now