"توضیح کلی"

280 74 9
                                    

خلاصه کلی از اتفاقاتی که افتاده...

❥⋅•⋅•┈┈┈┈⋅•⋅•⋅❥

برگزیده تقریبا هم معنی با جانشینه و برگزیده شیطان یعنی جانشین شیطان...

همونطور که یه ولیعهد فقط جانشین پادشاهه، جونگکوک هم فقط یه برگزیده است و خود شیطان نیست!

27 سال قبل، ماینو به کمک شیطان طلسم برگزیده رو ساخت و اونو روی مادر جونگکوک که اون زمان باردار بود گذاشت و در این صورت، جونگکوک به عنوان برگزیده شیطان متولد شد...

موقع به دنیا اومدن کوک، به خاطر شومی طلسم مادرش میمیره و پدرش حاضر نمیشه اون رو بزرگ کنه پس دوتا از خدمتکار های مادرش یعنی یونهی و خواهر کوچیکترش اون رو پیش خودشون میبرن تا بزرگش کنن...

اما اتفاقاتی که توی کودکی جونگکوک رخ دادن، باعث شدن از همون بچگی کینه و نفرت تو وجودش ریشه بزنه و کم کم با خیانت هر دو دایه اش، انقدر کینه و نفرتش عمیق شد که دست به کار های شیطانی (مثل شکنجه دادن دایه اش و کشتن بقیه) زد و به همین خاطر بالاخره شیطان تونست توی ذهن برگزیده‌ اش نفوذ کنه و باهاش حرف بزنه...

حالا تو گذشته ای که کیم تهیونگ هیچ دخالتی توش نداره("دقت کنین") لی تهیونگ دائما جونگکوک رو آزار میده و نفرتش رو عمیق تر میکنه... ولی لی تهیونگ روزی که به معبد میره و لیز میخوره، میمیره و جسمش هم به خاک سپرده میشه پس... جونگکوک بدون اینکه هیچ عشق و محبتی رو تجربه کنه برای پس گرفتن امپراطوری به همرام نامجون به کره بر میگرده و بعد از کشتن برادرش به سلطنت میرسه...

جونگکوک حتی بعد از امپراطور شدن هم دست از کارهای شیطانی برنمیداره و کشت و کشتار های زیادی که به راه میندازه، اونو به امپراطور دیوانه ای تبدیل میکنه که درنهایت درباریان اون رو از مقامش خلع می‌کنن...

از دست دادن امپراطوری و بیرون انداخته شدن از قصر، جونگکوک رو خشمگین تر کرد... اون پسر اونقدر به دنبال قدرت بود که تصمیمیم گرفت شیطان واقعی رو نابود و تمام قدرتش رو برای خودش کنه و از اونجایی که شیطان جسما ضعیف شده بود، کار سختی به نظر نمی‌رسید هرچند، برای این کار به یک جادوگر قوی نیاز داشت...

درست همون موقع گیلدونگ که به دنبال افزایش و تقویت قدرت هاش بوده، پیشنهاد وسوسه انگیز جونگکوک رو قبول و در ازای گرفتن گردنبند یاقوت سرخ (که انرژی به شدت زیادی رو همراه خودش داشت)، بهش کمک میکنه تا شیطان رو نابود کنه، خودش تبدیل به شیطان بشه و از همونجا به بعد، آنوبیس متولد شد!

جونگکوک از مقام برگزیده به خود شیطان تبدیل شد درست مثل همون ولیعهدی که بالاخره پادشاه میشه...!

یاقوت سرخ که حالا دست گیلدونگ بود، نسل اندر نسل بین نوادگانش میچرخه و به میراث اونها تبدیل میشه...

(اگه یادتون باشه توی پارت اول و دوم فیک و در آینده، آنوبیس که به خاطر کشتن افراد بیگناه و... قدرت هاش ضعیف شده بود، به دنبال یاقوت سرخ بود تا قدرت هاش رو تقویت کنه و برای این کار یاقوت سرخی که دست خاندان کیم و درواقع پدر تهیونگ بود رو دزدید درصورتی که اون گردنبند در اصل متعلق به خودش بوده!...)

اما گیلدونگ هرگز فکرش رو نمی‌کرد که جونگکوک در آینده به چه هیولایی تبدیل میشه و چه کار های وحشتناکی ازش سر میزنه پس به هر طریق ممکن کیم تهیونگ رو از آینده به گذشته میاره تا جلوی اون طلسم رو بگیره...

توجه: توی گذشته اصلی هیچ کیم تهیونگی توی زندگی جونگکوک وجود نداشته، لی تهیونگ میمیره و کوک اصلا عاشق نمیشه!

حالا داستان اصلی از جایی شروع میشه که کیم تهیونگ به گذشته سفر میکنه...

دقیقا همون روزی لی تهیونگ میمیره، روح کیم تهیونگ  که تو گذشته سفر میکنه جسم اون رو تسخیر میکنه و درست همونجا اولین تغییر توی آینده به وجود میاد چرا؟... چون لی تهیونگ (که درواقع کیم تهیونگه) زنده میمونه و کم کم زندگی جونگکوک رو تغییر میده!

کیم تهیونگ باعث میشه احساسات کوک کم کم عوض بشن... به جز نفرت، بقیه حس ها هم توی وجودش جوونه زدن و درنهایت....

جئون جونگکوک عاشق شد...!

به خاطر اذیت کردن تهیونگ عذاب وجدان گرفت...!

از از دست دادنش ترسید...!

با ندیدنش دلتنگ شد...!

با خوشحالیش خوشحال و با ناراحتیش غمگین شد...!

و در آخر به اون پسر وابسته شد...!

عشقی که حالا تو وجود جونگکوک شکل گرفته، کینه و نفرت درونش رو کمرنگ کرده...
بعد از به سلطنت رسیدن برخلاف گذشته اصلی به امپراطور شایسته و با درایتی تبدیل شده که همه مردم به خوبی ازش یاد می‌کنن...
توی این مدت هیچ کار شیطانی ازش سر نزده و خیلی وقته که صدای توی سرش(شیطان) رو دیگه نمیشنوه...

به علاوه، الان که کوک یاقوت سرخ رو به تهیونگ هدیه داده، یعنی درآینده معامله ای بین اون و گیلدونگ صورت نمیگیره...

اما.....

همه اینا به این معنی نیستن که جونگکوک دیگه به شیطان تبدیل نمیشه چون...
اگر طلسم برداشته نشه، ممکنه به روش و دلیل دیگه ای آنوبیس به وجود بیاد پس....

باید ببینیم که تهیونگ در نهایت چه تصمیمی میگیره و چه اتفاقی برای زوج دوست داشتنیمون میوفته!

❥⋅•⋅•┈┈┈┈⋅•⋅•⋅❥

توضیح خلاصه ای دادم تا اگه جایی از داستان براتون مبهم بود متوجه بشید اما لطفا به این مورد هم توجه کنید که فانتزی بودن ژانر فیک یعنی همه چیز بر اساس تصور و تخیل نویسندست

سوالی مونده؟

Red RubyWhere stories live. Discover now