۱۲.هلوم درد میکنه

2.5K 441 1K
                                    

به نظرتون هلوی(کیون) کی درد میکنه؟؟؟

این ۲۲۰۰ کلمه ی کوفتیه.
کامنت:بالای ۴۰۰
ووت:۸۵(عوف چ عددی عوففففف)

هوسوک اب نبات قرمز رنگ_که با موهاش ست بود_ رو مک زد.

یقه های سوییشرتشو بالا و کلاه مشکی رنگشو پایین کشید تا قابل شناسایی نباشه.

البته روشن بودن هوا کمی براش دردسر ساز بود ولی نتیجش ارزش این کارو داشت.

دستاشو توی جیبش گذاشت.

نگاه مخفیانه ای به هدفش انداخت و با دیدن مرد قد بلند که سر خیابون به انتظار سبز شدن چراغ عابر پیاده ایستاده بود پوزخندی زد.

دقیقا سر وقت!

توی اون ساعت از صبح ماشین های زیادی توی خیابون نبودن و اینکار هوسوکو راحت تر میکرد.

میدونست کا مرد قد بلند ارزش خاصی برای زندگیش قائل بود.

اینبار هوسوک نگاهشو به خیابون داد و ماشین مورد نظرشو دقیقا سر جای درست دید.

مک دیگه ای به ابنبات زد.

همه چی دقیقا داشت طبق نقشه پیش میرفت.

نگاهی به ساعتش انداخت.

دقیقا ۴ ثانیه.

قدم هاشو تند تر کرد.

۳ ثانیه

پشت سر مرد بلند قد ایستاد.

۲ ثانیه

دست هاشو روی کمرش گذاشت و با دیدن ماشین مورد نظر مرد رو به جلو هل داد.

و دقیقا سر وقت مرد قد بلند جلوی ماشین مورد نظر افتاد....

جین عطر صورتی رنگشو روی خودش خالی کرد و مقدار کمی برق لب به همون رنگ هم به صورتش اضاف کرد.

لب های گوشتیشو چند باری رو هم کشید تا برق لب قشنگ پخش بشه.

جین:عوف عوف چ جیگری توی اینه ایستاده.شیطون بلا میتونم شمارتو داشته باشم؟

و دستشو روی سینه ی انعکاس خودش توی اینه کشید.

جین:سکوت علامت رضاست ژیگولی.

لب هاشو گاز گرفت و چشمکی زد.

جین:وای ابم.چه قدر سکسی.عوم بیبی یههه

بوسی به خودش توی اینه فرستاد و برای کلاس امروز صبحش از خونه بیرون زد.

به سمت ماشینش رفت اما یکهو ایستاد‌.

جین:با ماشین برم؟؟با ماشین نرم؟؟

نگاهی به هوا انداخت و لباشو اویزون کرد.

جین:میترسم عرق کنم جوش بزنم!ولی اونقدرا هم گرم  نیست.

شونه ای بالا انداخت.

ʚ𝙈𝙮 𝙡𝙞𝙩𝙩𝙡𝙚 𝙨𝙩𝙧𝙖𝙬𝙗𝙚𝙧𝙧𝙮ɞTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang