14

6.5K 733 30
                                    

تهیونگ منتظر به در نگاه کرد:فقط امیدوارم کارای خاکبرسریشونو رو تخت من انجام ندن

جین خندید:امیدوار نباش کوک وحشی تر از این حرفاست

تهیونگ:بمیرم برای سولمیتم که از اون وحشی خوشش اومده

یونگی:اون از کوک وحشی تره نگرانش نباش

جین:حالا واقعا دارن انجامش میدن؟

تهیونگ:نه الکی رفتن مینی هم الکی داره اه و ناله میکنه

جین:اه و ناله اش شبیه کسی که به فاک رفته نیستا

تهیونگ با لبخند خودش و کشید سمت جین:هیونگ از کجا میدونی به فاک رفته ها چطوری ناله میکنن؟😎

جین:یاااااااا کیم تهیونگ دهن من و باز نکن

تهیونگ با خنده خودش و عقب کشید

نامجون:چرا دعواشون شده بود؟

ته:کوک دیوونه شد وقتی دید مینی میخواد منو ماساژ بده

جین:یه مقدار حسوده

ته:یه مقدار؟اون دیوونه است فکر میکنه همه گی ان و از مینی خوششون میاد

نامجون:خب مینی خوشگله بعضی وقتا حتی توجه استریت هارو هم جلب میکنه

ته:به کوکی میگم در مورد بیبیش اینجوری گفتی

نامجون خندید:تو خیلی فضولی ته

یونگی:امیدوارم جلوی دوربینا مواظب باشن

نامجون:ما حواسمون بهشون هست

یونگی:اهوم

Jimin

تو جام تکون خوردم چشمام باز شد با دیدن اتاق کوکی و ته سر جام نشستم تهیونگ خواب بود ولی کوکی نبود ساعت چند بود؟از جام پریدم و از اتاق رفتم بیرون یواشکی وارد اتاق خودم شدم و پریدم تو حموم هوسوک هنوز خواب بود بعد دوش گرفتن اومدم بیرون لباسام و با تیشرت و شلوارک عوض کردم از اتاق اومدم بیرون کوک کجا بود با دیدن دوربینا تو خونه تازه یادم افتاد که ضبط برنامه داشتیم نزدیک یونگی که پیش میز صبحانه ایستاده بود ایستادم

-سلام

یونگی نگام کرد انگار با چشاش داشت فحشم میداد خم شد سمت گوشم:خوب راه میری

زمزمه کردم:ما کاری نکردیم

-اوه پس اون ناله ها و

-هیونگ ما کاری نکردیم درضمن معلوم نیست کدوممون قراره تاپ و باتم باشه پس زود نتیجه گیری نکن

یونگی نیشخند زد:مینی مشخصه اونی که قراره به فاک بره تویی

با حرص زمزمه کردم:من ازش بزرگ ترم

-تو از اون کوچولو تری بیبی تری و خب اون روحیه تاپ بودن و بیشتر داره

-تو اینطوری فکر میکنی

-باشه مینی ولی لطفا خیلی مراقب باشین

-هستیم

-برات خوشحالم

-فکر میکردم میکشیمون

-من میخوام شما خوشحال باشین

تهیونگ:به نظرت کسی که دیشب به فاک رفته میتونه خوشحال باشه؟

برگشتم سمتش چپ چپ نگاش کردم زمزمه کردم:محض رضای خدا کوکی کجاست تا بهتون بگه که من و به فاک نداده

جین:کوکی داره گیریم میشه و از وقتی از خواب بیدار شده نیشش تا بناگوشش بازه

نهیونگ:معلومه که باید نیشش باز باشه فقط کافیه یه مقدار سر و صدا کنه تا مینی کونش و تقدیمش کنه

رو کانتر خم شدم و دراز کشیدم نالیدم:اخه چطوری وقتی شما این بیرونین و گوشاتونو تیز کردین ما باهم بخوابیم؟

کسی چیزی نگفت با اسپنک محکمی که به باسنم خورد تو جام پریدم دستم و به باسنم گرفتم ته دست کشیده و سکسیش و نشونم داد: این در عوض اون دیروزیه بود که اون کوک وحشی منو زد

با دستم باسنم و مالیدم جای دستش میسوخت:چرا نمیری خود اشغالش و نمیزنی

تهیونگ خندید خم شد سمتم:اینجوری وقتی شلوارت و کشید پایین میبینه پوستت قرمزه حرص میخوره این بهتره

-بگو جرعتش و ندارم بزنمش

تهیونگ بادی به غبغبش انداخت:من بخوام کونشم میذارم فقط نمیخوام چون استریتم تو که بهتر میدونی

با پام پاش و لگد کردم :ولی به نظر میرسه به کون مردا علاقه داری زیاد درموردش حرف میزنی

با نیشخند ازش فاصله گرفتم تا جبران نکنه صورتش توهم رفته بود و قرمز شده بود به اتاقمون نگاه کردم:هوسوک هنوز بیدار نشده؟

-چرا بیداره داره دوش میگیره

گریمور من و یونگی و برای گریم صدا کرد

IDOL (kookmin)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora