پارت 11

3.2K 362 26
                                    

_بشین


+ن خوابم میاد


ی ابرو بالا دادم و دوباره گفتم _گفتم بشین


با لب ولوچه اویزون خودشو بالا کشید و نشست


_بزا اول موهاتو خوش کنم بعد بخواب بیبی


+عااامممم ... من بخوابم ددی موهامو خشک کنه لطفا لطفا لطفاااااااا با چشمای بسته رو زانوهاش رو تخت بلند شده بود و دستاشو ب هم گره زده


از کاراش خندم گرفت ب تاج تخت تکیه دادم و ب پاهام اشاره کردم


_خیلی خوب بیا اینجا


سریع مثل ی گربه بغلم پرید دستاشو دور کمرم حلقه کرد سرشو تو سینم قایم کرد خم شدم و پتورو یکم رومون کشیدم دستامو لای موهای نرمش ک مرطوب بود و موی توت فرنگیم میداد بردم و با حوله شرو کردم ب خشک کردن موهاش دوست نداشتم بیبیم مریض شه


یکم ک گذشت زبون جیمینو از روی تیشرتم حس کردم


_ هی بیب شیطونی نکن


+ ولی من خوشم میاد


با خنده گفتم _پس عواقبش با خودت


+ اصن نخواستم خودشو بالا کشید و سرشو تو گردنم قایم کرد


حوله رو کنار گذاشتم پتو رو همینجور ک جیمین بقلم بود رومون کشیدم متوجه جیمین شدم ک خودشو بالا نگه داشته و تیشرتمو تو دستاش مشت کرده


_چی شده بیب


+هیچی


از اونجایی ک فقط یکی از تیشرتای من ک براش بزرگم بود با ی شلوارک فقط تنش بود دستمو زیر باسنش بردم و فشار دادم ک ناله بلندی کرد و بیشتر خودشو بالا داد


_گفته بودم ک از دروغ بدم میاد پایین کشیدمش طوری ک بتونم صورتشو ببینم اشک تو چشاش جم شده بود و لباشو ب دندون گرفته بود


ی ابرو بالا دادم _خوب؟


+دد..درد میکنه دستمو گرفت و روی بوتیش گذاشت اینجا


رو لباش ی بوسه کاشتم


_خیلی خب بزا ببینم


شلوارکشو کامل از پاش در اوردم از زیر باکسرش رد انگشتام ،اسپنکایی ک بهش زده بودم قرمز و حتی بعضی جاهاش کبود شده بود باکسرشم دراوردم ک از خجالت تو خودش جم شد


_ددی متاسفه بیب ولی همش تقصیر خودته


+نخیر


_چرا


_ نهههه نهههه ن


_ هوم تبریک میگم تو ی بیبی بوی بدی


روی پاهام خوابوندمش متوجه لرزشش شدم ولی همچنان ب کارم ادامه دادم


+د..دی

pink hair🍓🔞Where stories live. Discover now