21

3.3K 581 369
                                    


(چون یه فاصله بین پارت ها افتاد شاید یادتون نباشه قضیه چیه پس بهتره پارت 20 و یه بار دگ بخونید تا زودتر جریان دستتون بیاد)




پارک جیمین

با حس نور خورشید رو صورتم چشمام باز شد میتونستم گرمای بدن تهیونگ و کنارم حس کنم 

 من میدونستم یه شب دگ باید اون درد و تحملش کنم ساعت چند بود؟

من باید میرفتم کمپانی دیروز که نرفتم برام کافی بود و واقعا نمیتونستم یه روز دیگه رو هم از دست بدم .

سرم و چرخوندم به تهیونگ که لخت کنارم خوابیده بود نگاه کردم خواب بود، اروم تو جام نشستم چون  بدنم هنوز درد و کوفتگی و داشت ،نه به شدت قبل ولی هنوز اثراتش تو عضله هام مونده بود

صدای خمار و خسته اش و شنیدم

-امشب باهم بریم بیرون؟

نگاش کردم چشاش بسته بود:بیداری؟

-هوم

-دیشب به خاطر من بدخواب شدی نه؟

-طبیعی نیست؟

-معذرت میخوام

-نخواه چون سعی میکنم یه جوری کمکت کنم

-ممنون

-بگیر دراز بکش ساعت 7  صبحه تازه

-باید برم شرکت تهیونگ دیروز هم نرفتم

چشاش باز شد با اخم نگام کرد:تو احمقی؟هنوز اون درد کوفتیت خوب شده میخوای پاشی بری اونجا؟

-دگ زیاد درد ندارم

-بالاخره امشب دوباره شروع میشه

-مشکلی نیست بعد شرکت برمیگردم فکر کنم توهم باید یه سر به شرکت بابات بزنی نه؟

-نامجون هست لازم نیست من برم

-نامجون میره شرکت امروز؟

-اره

-پس منم باهاش میرم اینجوری باهاش برمیگردم

-نامجون به هوسوک گفته بود که نمیتونی تا دو روز بری شرکت پس نگران نباش

-تصمیم من اینه تهیونگ ،من میرم سرگرم میشم غروب با نامجون برمیگردم

-وقتی حرف اون شرکت لعنتی میشه تو قرار نیست هیچوقت به حرف من گوش بدی نه؟هیچوقت قرار نیست در مورد این تو باشی که عقب میکشی نه؟

-نه

-هرغلطی میخوای بکن ،درضمن.........

-هوم

-فکر نکن نفهمیدم اون روز که اومدم دنبالت تا بیایم کلبه جای یه دندون رو گردنت بود

به گردنم دست کشیدم:چی؟

Filter | kookmin |Where stories live. Discover now