(چون یه فاصله بین پارت ها افتاد شاید یادتون نباشه قضیه چیه پس بهتره پارت 20 و یه بار دگ بخونید تا زودتر جریان دستتون بیاد)
پارک جیمین
با حس نور خورشید رو صورتم چشمام باز شد میتونستم گرمای بدن تهیونگ و کنارم حس کنم
من میدونستم یه شب دگ باید اون درد و تحملش کنم ساعت چند بود؟
من باید میرفتم کمپانی دیروز که نرفتم برام کافی بود و واقعا نمیتونستم یه روز دیگه رو هم از دست بدم .
سرم و چرخوندم به تهیونگ که لخت کنارم خوابیده بود نگاه کردم خواب بود، اروم تو جام نشستم چون بدنم هنوز درد و کوفتگی و داشت ،نه به شدت قبل ولی هنوز اثراتش تو عضله هام مونده بود
صدای خمار و خسته اش و شنیدم
-امشب باهم بریم بیرون؟
نگاش کردم چشاش بسته بود:بیداری؟
-هوم
-دیشب به خاطر من بدخواب شدی نه؟
-طبیعی نیست؟
-معذرت میخوام
-نخواه چون سعی میکنم یه جوری کمکت کنم
-ممنون
-بگیر دراز بکش ساعت 7 صبحه تازه
-باید برم شرکت تهیونگ دیروز هم نرفتم
چشاش باز شد با اخم نگام کرد:تو احمقی؟هنوز اون درد کوفتیت خوب شده میخوای پاشی بری اونجا؟
-دگ زیاد درد ندارم
-بالاخره امشب دوباره شروع میشه
-مشکلی نیست بعد شرکت برمیگردم فکر کنم توهم باید یه سر به شرکت بابات بزنی نه؟
-نامجون هست لازم نیست من برم
-نامجون میره شرکت امروز؟
-اره
-پس منم باهاش میرم اینجوری باهاش برمیگردم
-نامجون به هوسوک گفته بود که نمیتونی تا دو روز بری شرکت پس نگران نباش
-تصمیم من اینه تهیونگ ،من میرم سرگرم میشم غروب با نامجون برمیگردم
-وقتی حرف اون شرکت لعنتی میشه تو قرار نیست هیچوقت به حرف من گوش بدی نه؟هیچوقت قرار نیست در مورد این تو باشی که عقب میکشی نه؟
-نه
-هرغلطی میخوای بکن ،درضمن.........
-هوم
-فکر نکن نفهمیدم اون روز که اومدم دنبالت تا بیایم کلبه جای یه دندون رو گردنت بود
به گردنم دست کشیدم:چی؟
YOU ARE READING
Filter | kookmin |
Fanfiction◀کامل شده▶ کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی: ویمین ژانر: رمنس، تخیلی و فانتزی کسی از ماهیت جیمین خبر نداره همه فکر میکنن جیمین یه ادم معمولیه حتی خودش تا وقتی که پای جانشین اقای جئون یعنی جونگ کوک به زندگی جیمین باز میشه اونوقت........... با داستان همراه...