Part34

1.4K 259 52
                                    

نگاهی به گالیون توی دستم می کنم.از طرف فرد و جرج پیغام داشتیم.

روش نوشته شده بود:اوضاع خوبه،زود بیاید.ده دقیقه وقت دارید.

به رون و هرماینی اشاره ای میکنم و سه نفری میریم سمت شومینه.

نوبتی ،رون و هرماینی پودر تلپورت رو برمیدارن و میرن داخل شومینه،بعد از رفتنشون،نگاهی به ریموس و بقیه می کنم.

ریموس میگه:مراقب خودتون باشید.

لبخندی میزنم و چشمهام رو میبندم و به نشونه ی تایید باز می کنم.

اشاره ای به گالیون های توی دستشون می کنم و میگم:لطفا حواستون به اینا باشه،هر خبری بشه با اینا بهتون اطلاع میدیم.

سری تکون میدن،خداحافظی مجددی می کنم و وارد شومینه میشم.

از شومینه ی مک گونگال که میام بیرون،سریع هرماینی شنل نامرئی رو میندازه روی سرمون و تند و یواشکی از دفتر پروفسور مک گونگال میریم بیرون.

یکم که از در دفتر فاصله میگیریم،به رون و هرماینی میگم:بچه ها فرد و جرج تشکر کنید،من باید برم جایی ،کسی رو ببینم،توی سالن اصلی میبینمتون.

هرماینی سری تکون میده و رون سرش رو میچرخونه یه سمت دیگه و با لحن مسخره ای میگه:ما ام اصلا نفهمیدی که داره پیش کی و کجا میره هرماینی.

میخندم و شنل رو مجدد میندازم روی سرم و راه میوفتم سمت میز اسلایترین.

دراکو با حالت بی خیال همیشه ش پشت میز کنار بلیز و پانسی و کراب و گویل نشسته بود و بی توجه به اونا تکیه داده بود به صندلیش و یه تیکه کاغذِ رو به روش رو با چوبش آتش زده بود و داشت با لبخندی گوشه ی لبش نگاهش می کرد.

آروم از پشت نزدیکش میشم و کنار گوشش زمزمه میکنم:دراکو.

یهو هول میشه و یکم میپره بالا و سرش رو میچرخونه سمتی که من زیر شنل ایستاده بودم،لبخندم تبدیل به نیشخند میشه و پچ پچ می کنم:بیا اتاق ضروریات.

چشمهاش رو یه دور باز و بسته می کنه و از جاش بلند میشه.

پانسی با صدای لوسی میگه:کجا میری دراکو؟

چشمهام رو یه دور توی سرم میچرخونم و اداش رو از زیر شنل در میارم"کیجا میری دیراکو؟"

خودم از ادا در اوردنم خندم میگیره،ولی خودم رو کنترل می کنم و بهه زور خنده م رو توی گلو خفه می کنم.

دراکو نگاه بی تفاوتی به پانسی می کنه و جواب میده:جایی کار دارم.

پانسی نگاه مشکوکی بهش می کنه و چیزی نمی گه و دراکو بعد از یه نگاه به چپ و راستش که میفهمم قصدش پیدا کردن من بود راه میوفته سمت خروجی سالن.

پانسی لیوان آبمیوه ش رو برمیداره میبره سمت لبش و یکم بعد از دور شدن دراکو میگه:بچه ها دراکو یکم مشکوک نشده؟

Drarry_My Beautiful MistakeWhere stories live. Discover now