page 4

556 82 8
                                    

واییی خدای من امروز دوباره اون پسره رو دیدم همونی که تو تولد ته ته بود اومده بود باشگاه دنبال ته ... تیپ خفنی داشت مخصوصا با اون موهای سیلورش هیچوقت فکر نمی کرد کسی تو لبلس های گرمکن اینقدر جذاب به نظر برسه ... همیشه دوست داشتم موهامو رنگ کنم ولی پدرم مخالفه ... گاهی احساس می کنم اونا منو دوس ندارن ..‌. خیلی بهم بی توجهی می کنن

حتی اسمم ازم پرسید  اون موقع استرس خاصی کل وجودمو گرفته بود وای خجالت اور بود با من و من اسمم و گفتم و اون بهم خندید و گفت ((کیوت))

اسمش پارک جیمین بود

جیمین...جیمین...جیمین... اسم قشنگی داشت طوری که دوست دارم همش اسمش رو تکرار کنم خیلی قشنگ و دوست داشتنی درست مثل خودش
حتی بهم گفت بیا دوست شیم و بیشتر باهم وقت بگذرونیم 

امضاء : مین یونگی

The Only End Where stories live. Discover now