8.بوسه مرگ

94 12 11
                                    


"یعنی چی من باید بزنمش؟ این جزو نقشه نبود!"

"من هیچوقت نگفتم که کی قراره ضربه اخرو بزنه"

"اما من قاتل نیستم"

سانا پوزخندی زد و گفت" اوه زیادی بزرگش نکن فقط کافیه این رژ لب رو بزنی و ببوسیش با توجه به لاس زدنای اخیرت برای تبدیلش کردن به رئیس باید راحت باشه"

"شما گفتین که قراره انتقام بگیریم نه اینکه همه ی کاراشو خودم انجام بدم!"

سانا غرید و گفت" به هر حال اگه میخوای انتقام بگیری این راهشه میخوای انجامش بدی یا نه" نایون با درماندگی به مومو و جویی نگاه کرد مومو در حالی که دست به سینه وایساده بود ابروشو بالا داد وگفت" فقط یه بوسه احمقانس پلیسا نمیتونن قضیه رو بهت ربط بدن کسی نمیدونه مواد شیمیایی رو توی ساختار رژ لب ترکیب کردیم"

"من قاتل نیستم"

سانا با لحن سردی گفت" وقتی گفتی که میخوای انتقام بگیری باید فکر اینجاشو میکردی"

نایون به جویی نگاه کرد.جویی که روی صندلی کناریش نشسته بود خم شد و دستشو اروم فشار داد و گفت" فقط کافیه به مهمونی بعد از جلسه بری منو مومو هم همراهت میام اونجا میبوسیش و یه دقیقه بعد کارش تمومه و کسی نمیتونه به تو ربطش بده"

نایون زیر لب گفت" اگه تونستن ربط بدن چی؟"

سانا با بیحوصله گی گفت" میشه انقدر بچه بازی در نیاری؟ رژ لبو بزن"

"من اگه بزنم خودمو نمیکشه؟"

"نه فقط برای کسی تاثیر داره که تورو ببوسه ..حب حالا میزنیش یا نه" نایون نگاهی به رژ لب قرمز که در دستای سانا بود انداخت.اون راه زیادی رو توی این یک ماهه اومده و حالا نمیخواست جا بزنه

اون باید انتقامش رو میگرفت.سرشو تکون داد و رژ رو از دست سانا گرفت و به ایینه ی کوچک جلوی روش زل زد.سانا لبخند پیرومندانه ایی به جویی زد اما جویی اخم کرده بود و به نایون خیره شده بود

نمیدونست تا کی میتونه به این بازی ادامه بده

از دیدن تبدیل شدن دختر های عادی به قاتل خسته شده بود بار اول نبود که همچین صحنه ای میدید .سانا پیداشون میکرد با حس انتقام جویی تحریکشون میکرد و اروم اروم بدون اینکه بفهمن تبدیل به قاتل میشدند

امیدوار بود نقشه ی امشبشون خوب پیش بره از طرف دیگه ایی برای نقشه ایی که خودش کشیده بود دلشوره داشت

--

در میان جمعیت چشم میگردوند تا چهره ی اشنایی رو ببینه با دیدن موهای ابی کم رنگ لبخندی گوشه لبش نقش بست و به طرفش رفت

"واقعا فکر نمیکردم بیای" مومو دست های مینا رو اروم فشرد و گفت

"بعد از اون قرار و اتفاتی در حینش افتاد مگه میتونستم مقاومت کنم" اروم گونه ی مینا رو بوسید

Make up Mafia (Persian)Where stories live. Discover now