🏅 #1 romance اولسان، تابستون ۱۹۹۹؛ قرصهای سفید روی میز بودن و خونه هم خالی. چند ثانیهی بعد، این بدن نیمهجون جونگکوک نوزده ساله بود که به خودش میپیچید و برای نجات به هر چیزی چنگ میزد. اشتباه نبود؛ نه خودکشی و نه پشیمونی ازش، همونطور که زندگی و مرگ هیچ کس اشتباه نیست، ولی عشق چطور؟ عشقی که با چشمهای بنفش اون مرد سی ساله شعله میگرفت... هم مرگ بود و هم زندگی. کاپل: ویکوک (تهکوک) ✨کار از قبل نوشته شده پس نگران تموم نشدنش نباشید. روزهای آپ: چهارشنبه شبها در تلگرام: @LiberteNovels