Part 3

226 96 39
                                    

-حالتون خوبه جناب کیم؟!

عرق سر و صورتش رو گرفته و باس کاملا متوجه حجم زیاد استرسش شده.
توی اون لحظه نمیتونه چشمهاشو از تیله های درشتش بگیره و این طناب لعنتی خیلی محکمه.

حس میکنه از پشت عینک شیشه ایش نمیتونه صورت بی نظیر باس رو به طور کامل ببینه و حق مطلب درست ادا نمیشه.

-آروم باش کیم جونگین!

"شت از کجا فهمید حالم خوب نیست؟"
این سوال رو اون لحظه جونگین از خودش پرسید و نمیدونست که قیافش داره داد میزنه.

باس ازش فاصله میگیره و به طرف میز بزرگ و مستطیلی وسط اتاقش میره.
مساحت اتاقش سه یا چهار برابر کل خونه جمع و جور جونگینه و خیلی دل بازه.

با یه لیوان آب برمیگرده و وقتی که اون بلور درخشان رو به طرف جونگین میگیره، مدت زیادی طول میکشه تا دستش و جلو بیاره و لرزش نامحسوسش، چشمهای باس رو درشت تر از قبل میکنه!

-بگیرید لیوان رو جناب کیم، من هیولا یا همچین چیزی نیستم! یه مقدار ازش بنوشید تا حالتون بهتر شه. نگران نباشید من نمیخوام اینجا مواخذه یا سررنشتون کنم و برای کار دیگه ای اینجا هستید. پس‌ اروم باشید و روی این صندلی بشینید.

کیونگسو اروم و شمرده حرف میزنه و با دستش به یکی از صندلی هایی که نزدیک میز مدیریت قرار داشت، اشاره میکنه. گرمی صداش، یخ جونگین رو اب میکنه.

اروم اروم جلو میره و چند تا صندلی با فاصله تر از میز مدیریت میشینه.
لیوان رو روی میز میذاره و انگشتهای عرق کردش رو توی هم گره میکنه.
حالش بهتر شده اما کاریزمای فرد رو به روش زیادیه و داره توش غرق میشه.

مثل تصوراتش هیکلی و چهارشونه نیست اما خیلی خوشتیپه. مثل یه الماس بزرگ و درخشانیه که توی جعبه جواهرات مخملی جا خشک کرده و در کنار سافت بودنش، خیلی مقتدر و با ثبات به نظر میرسه.

با دهن باز بهش زل زده و متوجه نیست که رئیسش داره نگاهش میکنه.

-حالتون بهتره جناب کیم؟!

-اوهوم اوهوم... ب...ب...ب...بله!

-خوبه، نگران هیچی نباشید و فقط به سوالاتم جواب بدین.

-ح....ح...حتما...

زیادی خنگ بنظر میرسه و کیونگسو مطمئن نیست که بتونه از پسش بر بیاد.
چشمهاش‌از پشت اون عینک قدیمی و لباسهای دمده اش، همه چیز رو سخت تر میکنه.
درسته که به حس ششمش ایمان داره اما دلش نمیخواد که مرتکب اشتباه فاحشی بشه.
قصد داره یه سری سوال بپرسه تا بدونه طرف مقابلش چقدر صادقه.

-اسم کاملتون رو میگید؟

جونگین میدونه که پروندش جلوی رئیسش بازه و این اطلاعات به طور کامل توش ذکر شدن، اما ترجیه داد که حرفی نزنه و پاسخ سوالات رو دقیق بده. نمیدونه که باس میخواد مغایرتی بین حرفهای جونگین و اطلاعاتی که ازش میگیره وجود نداشته باشه، در واقع این یه آزمونه!

BossWhere stories live. Discover now