سلام!
این فن فیک رو خودم شروع کردم به نوشتن چون واقعا شبیهش رو ندیدم.😁😃
اینکه لان ژان در دنیایی که اون همه سر گذشت داشت اگر تناسخ پیدا میکرد اگر با یه غم زندگی میکرد..همه اینا برام سوال بودن و خب دیدم کسی ننوشتش و چون روحیم ارضا نشد گفتم خب برم بنویسمش!🤣
امیدوارم ازش خوشتون بیاد😊🌹
حمایت و ووت های شما و حتی یک کامنت کوچیک نوری است در قلب ما😉🤗
![](https://img.wattpad.com/cover/255988197-288-k614359.jpg)
أنت تقرأ
Never Forget
Fanfictionپسری منزوی و ساکت در تمام مدت زندگیش خواب هایی عجیب از زندگیی میبینه که مال خودش نیست. خیلی وقت ها از خواب بیدار میشه و فقط یک اسم رو فریاد میزنه. ″وی ینگ!″ لان ژان هیچوقت آشفتگی و درد درون سینه اش رو درک نکرد. تا اینکه یک روز با کتاب ′استاد تعال...